فرصت باقی
انسانها، گاهی بر سر دوراهی قرار میگیرند و نمیدانند، چه راهی را برای زندگی برگزینند. آنان همواره در ترس و دودلی بسر میبرند و از ناهمواریها و مشکلات واهمه دارند.
توجّه به این نکته ضروری است که خداوند یگانۀ بیهمتا، شما را به جهت کمال آفریده است.
پس رو به درگاه خداوند آورید و از تنگنظریها و دودلیها نهراسید. بدانید که خداوند همواره انسانها را یاری میدهد و آنها را به سوی رستگاری فرامیخواند.
پس تا فرصت باقی است، رو به سوی پروردگار آورید و راه هدایت بجوئید، که این برای شما بهتر است، اگر میدانستید.
فطرت الهی
بدان و آگاه باش: خداوند، آنچه را مقدّر شماست، تعیین نموده و برای شما جایگاهی از پیش تعیین کرده است. هرآنچه انجام دهید و برای تعالی و کمال خود بکوشید، البتّه از دید خداوند پنهان نمیماند و خداوند به همان اندازه شما را پاداش خواهد داد. پاداش شما مستقر شدن در جوار رحمت خداست. بکوشید، تا جایگاه الهی خویش را به دست آورید.
انسانها برای تعالی و کمال آفریده شدهاند. پس هر کس رو به سوی تعالی و کمال آورد، از فطرت الهی خویش پیروی کرده و زندگی را به درستی شناخته است.
بیاموزید که تنها هدف زندگیتان را حرکت به سمت خدا قرار داده و تنها به وصل پروردگارتان بیندیشید.آنچه شما را از پروردگارتان دور میکند، غرق شدن در زندگی دنیاییتان میباشد. پس آنچه مانع حرکت به سوی خدا و مانع وصل پروردگار است، از خود دور کرده و از موانع عبور کنید.
باشد که پروردگارتان را دریابید.
جنبۀ عشق
از فرصتها برای عشقورزیدن و به کمال رسیدن، استفاده کن. فرصتها را غنیمت شمار و در انسانها جنبۀ خوبی و عشقشان را ببین و خود نیز تنها با محبّت کردن، جنبۀ انسانیات را رشد بده.
با توکّل به خدا و پناه جستن از خداوند، تنها مسیر عشق را انتخاب کن که این بهترین مسیر رسیدن به خداست.
وابستگی
نیاز انسانها بر پایۀ احساس آنها به زندگی است. هر چه به زندگی وابستهتر باشید، نیازمندترید.
بدان که توجّه کردن به نیازهای دیگران، میتواند مطلوب باشد به شرط این که با رنجاندن و شکستن دلی همراه نباشد.
اگر این توجّه تنها از سر اخلاص و برای رضای دوست باشد، مطلوب است ولی اگر در پس آن خودخواهی و خودمحوری باشد نمیتواند باعث رشد و کمال باشد.
تقوی چیست؟
تقوی: پرهیز از آنچه مانع بین شما و خداست.
اگر در مسیر کمال موانع را از میان بردارید، باتقوی زندگی کردهاید. هرآنچه که میان شما و پروردگارتان قرار میگیرد و برای شما مانع در صعود به مراحل والای کمال ایجاد میکند، هر پیوندی و وابستگیای که شما را به دنیای خاکی وصل میکند و هرچه که «خود» شما را تقویت میکند، به وسیلۀ آنچه تقوایش مینامیم از میان برداشته میشود.
هنگامی که تقوی میورزید، در واقع موانعی را که سدّ راه مسیر کمال شما میباشند، از میان برداشته و صعود خود را تسهیل و تسریع میکنید.
تقوی روش خاصّی نیست. بلکه از میان برداشتن منیّتها و خودخواهیها و ترجیح دیگرخواهی بر خودخواهی روش متّقیان است. پس بیاموزید همواره رو به جلو و مسیر صعودی حرکت کنید تا زودتر و بهتر منازل را طی کنید.
اشتیاق از حرص جداست
آنگاه که قدم در راه میگذارید تنها سرمایۀ اوّلیّۀ شما اشتیاق وافر برای رسیدن به مقصد اصلی است؛ و آنگاه که راه میپیمایید و برای گذر از پستی و بلندیها و پیچ و خمهای صعبالعبور از جان مایه میگذارید، تنها انگیزۀ شما برای غلبه بر سختیها شوق رسیدن است.
چگونه میتوان چنین مسیری را بدون اشتیاق سپری کرد؟ حال آنکه نفس انسان همواره او را به راحتطلبی و هواپرستی و تمایل به گریز از موانع و سختیها دعوت میکند.
هرگز نخواهید توانست بدون مدد دوست و بدون انگیزه و اشتیاق حتّی قدمی بردارید. پس دستمایۀ اوّلیّۀ شما اشتیاق خود شماست و بدون آن راه سپردن بیمعنی و حتّی غیرممکن است.
اشتیاق از حرص و طمع جداست. اشتیاق لازمۀ پیمودن مسیر کمال است؛ ولی آنگاه که به آن حریص بودن برای آنچه که هنوز آمادگی برای آن ندارید وبیصبری و عدم درک موقعیّت و صبور بودن بر آن موقعیّت اضافه شود اشتیاق به ضدّ خود تبدیل شده و مانع کمال خواهد بود.
عطر عشق
راهی را که تو به سوی کمال میپیمایی میتواند برای تو مفید باشد، به شرط این که توأم با عشق و صداقت و محبّت باشد.
محبّت نسبت به همه کس، چه نزدیک چه دور چه مادر چه فرزند چه همسر و چه غریبه. تفاوتی نمیکند.
عشق چون عطر، میپراکند و همۀ فضا را آکنده میسازد. با انسانها با عشق و دوستی برخورد کن که این بهترین طریق هدایت است.
آزادی در انتخاب راه
بدان: خداوند هرگز بندگانش را تنها نمیگذارد، بلکه همواره با آنان بوده و همواره در کار هدایت بندگان خویش است.
بدان: هدایت انسانها آنها را به مسیرهای مختلفی رهنمون میشود. این شما هستید که مسیری را برگزیده و آن را با روحیات خویش سازگار مییابید.
بدان: آنچه میتواند برای تو مفید و سازنده باشد الزاماً برای همه همان راه، راه کمال نیست، بلکه راههای کمال متعدّد بوده و مسیرهای انسانها نیز متفاوت است. پس بر مسیر خودتان پافشاری نکرده و دیگران را برای آن تحت فشار قرار ندهید.
وسوسۀ نفس
همانا انسان در هنگام وسوسۀ نفس دچار مشکل شده و آنطور که شایسته است، نمیتواند بر نفس خود غلبه کند. چنانچه بیاموزید، نفس را به خدمت کمال آورده و از نفس مرکبی برای وصل دوست بسازید، بهترین طریق زیستن را برگزیدهاید.
اگر توانستهای، تا حدودی به نفست غلبه کنی، پس باید در این طریق مسیر رو به کمال را بپیمایی و از آنچه بین تو و پروردگارت جدایی میاندازد، دوری کنی. در مسیر کمال همواره رو به جلو برو. چشم به آینده داشته باش و هر لحظه را گرامی بدار.
بدان: آنچه بین تو و خدایت فاصله میاندازد، برای تو باعث عقب رفتن و از دست دادن زمان میشود. پس از زمان بیشترین بهره را برده و هر لحظه به خدایت نزدیکتر شو و همواره به یاد داشته باش، نفس خود را به طرق مختلف به تو مینمایاند. از آن پرهیز کن و تنها خدا را در نظر داشته باش که این بهترین طریق وصل دوست است.
منازل عشق
منازل عشق، متعدّدند. چون به سوی کمال حرکت میکنید، از منازل بسیاری عبور خواهید کرد. نفسانیات، شما را به مندونالله و خداوند، شما را دعوت به وحدت و کمال میکند. در هر مرحله از زندگی که تعارض میان خود و خدا پیش میآید، شما در آن مرحلۀ خاص، صعود یا سقوط خواهید کرد.
هر حرکتی، هر تصمیمی، هر لحظۀ زندگی میتواند صعود یا سقوط باشد. بسته به اینکه به چه دیدی به آن بنگرید و چگونه با آن برخورد کنید، عشق زمینی نیز چون همۀ مراحل زندگی میتواند پلّهای برای صعود یا مردابی برای سقوط باشد.
اگر بتوانید در وحدت با غیر خود، خدا را بیابید، البتّه گامی به جلو برداشتهاید. ولی اگر از عشق زمینی، برای خود معبودی بسازید و خدا را به فراموشی بسپارید، بسیار متضرّر شدهاید.
مهمترین هدف زندگی
همانا انسان در کائنات رازی را با خود حمل میکند که این راز او را از سایر موجودات متمایز کرده و به او امتیاز ویژهای بخشیدهاست.
بدانید: انسانها پارههای تن یکدیگرند که از پروردگارشان جدا شده و به او خواهند پیوست.
بدانید: راهی را که به سوی کمال برمیگزینید و نوع راه پیمودن شما مهمترین کاری است که در زندگی انجام میدهید. پس آن را با دقّت و وسواس کامل انجام داده و خود را به بیراهه نیفکنید.
بدانید: نیاز قلبی شما به هدایت، تعیین کنندۀ راه شماست. پس از پروردگارتان درخواست قلبی برای هدایت داشته باشید که این بهترین کار ممکن است.
تجربه ها
یک انسان در طیّ زندگی خود به تجربههایی دست مییابد. تجربهها تلخ و شیرینند.
تجربههای تلخ، تلخکامی و ناشادی به همراه خواهند داشت. هنگامی که از آنها عبور میکنید، راه کمال را برای خود ناهموار میکنید.
واسطه
بدان: آنگاه که انسانی را دعا میکنید و یا مورد تحسین و ستایش قرار میدهید، به نیّتهایتان توجّه کنید.
اگر با ستایش انسانی، راهی به سوی دوست مییابید، البتّه میتواند شما را هدایتگر بوده و برای شما باعث کمال و نزدیکی به پروردگارتان باشد.
ولی اگر به آن درجه از درک و تعالی رسیدهاید که برای راهیافتن به سوی پروردگار نیازی به واسطۀ هیچ انسانی ندارید، برای شما امتیاز بزرگی محسوب شده و میتوانید مستقیما و بدون واسطه به درگاه دوست راه یابید و خداوند شما را پاسخگو خواهد بود.که تنها او شایستۀ پرستش و بندگی است.
راههای کمال
آنگاه که نامطمئن قدم در راهی میگذاری، در میانۀ راه به مانع برخورده و از ادامۀ آن میهراسی.
انسانهایی که در راه بازماندهاند، از صمیم قلب درخواستی نداشتهاند بلکه در میانۀ راه خواستههای دنیویشان غلبه کرده است. هر گاه بندهای به خدا رو کرده و از صمیم قلب او را بجوید، خداوند البتّه او را هدایت خواهد کرد.
پس بدان آنچه در این میانه مهم است، درخواست قلبی توست. تا زمانی که صمیمانه و قلبا درخواستی داری، خداوند نیز با توست. راههای کمال متعدّدند. فقط به یاد داشته باش، در راهی پایدار و پابرجا بمان تا نتایج آن را نیز به چشم ببینی.
مقصد اصلی
بدان: آنکه تو را آفریده، هدایت نموده و راه مینماید، قادر است، در تمام لحظات پشتیبان و نگاهبان تو باشد.
بیاموزید: مسائل را به طریق خردمندانه حل نموده و برای آنها بهترین راهحل را برگزینید. آنگاه که به قصد مقصد اصلی خود رهسپار میشوید، از غیر دوست بریده و تنها برای او خالص شوید تا بتوانید خدا را دریابید.
بیاموزید: در مسائل تنها خود را محق ندانسته بلکه برای دیگران نیز حقّی قائل شوید. آنچه شما از خودتان گذشت میکنید، برای شما کمال محسوب شده و شما را به هدفتان نزدیک میکند.
تنها با انجام تکنیک و عبادات نیست که به هدف نزدیک میشوید بلکه در کنار آن ازخودگذشتگیها و فداکاریها نیز به شما کمک کرده و برای شما مایۀ رسیدن به تعالی و کمال میشود.