وسوسۀ نفس
همانا انسان در هنگام وسوسۀ نفس دچار مشکل شده و آنطور که شایسته است، نمیتواند بر نفس خود غلبه کند. چنانچه بیاموزید، نفس را به خدمت کمال آورده و از نفس مرکبی برای وصل دوست بسازید، بهترین طریق زیستن را برگزیدهاید.
اگر توانستهای، تا حدودی به نفست غلبه کنی، پس باید در این طریق مسیر رو به کمال را بپیمایی و از آنچه بین تو و پروردگارت جدایی میاندازد، دوری کنی. در مسیر کمال همواره رو به جلو برو. چشم به آینده داشته باش و هر لحظه را گرامی بدار.
بدان: آنچه بین تو و خدایت فاصله میاندازد، برای تو باعث عقب رفتن و از دست دادن زمان میشود. پس از زمان بیشترین بهره را برده و هر لحظه به خدایت نزدیکتر شو و همواره به یاد داشته باش، نفس خود را به طرق مختلف به تو مینمایاند. از آن پرهیز کن و تنها خدا را در نظر داشته باش که این بهترین طریق وصل دوست است.
گوهرها
چرا هنگامی که مورد وسوسۀ نفس قرار میگیرید، خود را به خدا نمیسپارید و موجب رنجش و آزار یکدیگر میشوید؟
بدانید که خداوند انسانها را به جهت عشق و مهربانی و نیکی آفریده است. پس هر کس خود را بدین گوهرها بیاراست، زودتر پروردگار خویش را درمییابد و او را رهایی و همجواری با رحمت پروردگار پاداش است.
رهاشو
بدان: آنچه تو نیاز داری، همانا پی بردن به راز آفرینش انسان و غلبه بر هوای نفسی است که تو را هر لحظه به خود میخواند.
بیاموز، از هوای نفس رها شده و خود را به خدا سپاری.
بیاموز، لحظهها را با افکار بیهوده هدر ندهی.
بیاموز، خداوند را همواره به یاد آوری و چون هوای نفس تو را به خود میخواند، با به یاد آوردن پروردگار و به دست آوردن رضای او و با حرکت در جهت رضای پروردگار، به او پناه جسته و خود را از هوای نفس وارهانی.
موهبت عظیم
پروردگار یگانۀ بیهمتا بندگانش را آزاد آفریده و به آنان اختیار داده است، تا خود را آنگونه که میخواهند ترسیم نمایند ولی عدّه ای از انسانها از این آزادی در جهت غیر کمال استفاده میکنند و حرمت یکدیگر را حفظ نمیکنند.
چنانچه در نفس پرستی رها شوید، نفس شما، شما را به غیر خدا دعوت میکند. از نفس بپرهیزید که خداوند یگانۀ بی همتا، نفس را برای شما در جهت کمال آفریده ولی عدّهای از آن در جهت ضدّ کمال بهره میبرند.
خداوند بندگانش را دوست میدارد، برای آنان حیات جاودان و کمال خواهان است، انسانها از این موهبت عظیم استفاده نمیکنند.
بیاموزید که از هر چه به شما داده شده درجهت کمال و نزدیک شدن به خداوند بهره برید که خداوند صالحان را جزای خیر خواهد داد.
قل اعوذ بربّّّ النّاس، ملک النّاس، اله النّاس
ربّ الناّس به معنی پروردگار جهانیان است. تأکیدی است بر اینکه پناهدهندۀ شما خداوند همۀ جهانیان است، پروردگاری که شما را آفریده، جان بخشیده و روزیرسان و بخشاینده است. او را پرستش کنید و تنها از او مدد طلبیده و به او پناه جوئید.
ملک النّاس، پادشاه آدمیان است. خداوندی که سلطنت مقتدرانهاش دو جهان را در بر گرفته و کلیۀ آفریدهها و پدیدهها تحت سلطنت و اقتدار او هستند. اوست یکتای آفریننده، خداوند جنّ و انس، پادشاه بلامنازع کل هستی و تنها وجود حاکم بر کلّ موجودات.
اله النّاس معبود جهانیان است، تنها نقطۀ پرستش و ذات یگانۀ هستی است.
چون خداوند به سه نام مختلف نام برده شده است، پس او را از هر دریچهای که بنگرید، تنها پناه خود خواهید یافت و اوست که تنها پناهگاه امن شماست.
بدان که وسوسههای شیطانی از نفس انسان برخاسته و او را به مسیر مندونالله هدایت میکنند. هنگامی که اسیر وسوسههای نفس قرار میگیرید و خود را به شیطان میسپارید، از پروردگارتان غافل شده و زمان ارزشمند خود را از دست میدهید.
بیاموزید که چون اسیر نفس خنّاس گشتید، با پناه بردن به پروردگار و توسّل جستن به او، هدایت طلبیده و خود را از وسوسههای شیطانی برهانید، که این برای شما بهتر است، اگر میدانستید.
کندی پیشرفت
بدان و آگاه باش: خداوند یگانۀ بیهمتا در هر کاری بندگانش را کمک میکند. اگر برای نزدیک شدن به خدا تلاش میکنید، بدانید که راه صعب و دشواری را در پیش گرفتهاید.
زیرا باید بر خلاف خواهشهای نفس عمل کرده و به دور از وابستگیها تنها رو به پروردگار آورید. پس برای طیّ این مسیر دشوار به زمان نیاز دارید.
امداد الهی
اگر نتوانی بر نفست غلبه کنی، اگر میان خواستههایت، تعارض میبینی و از آن رنج میبری و اگر مقاصد والاتری در نظر داری که دستیابی به آن را مشکل میبینی، بهترین راهحل پناه بردن به پروردگار و مدد طلبیدن از اوست.
هرگز نپندارید، با تواناییهای محدودتان، خواهید توانست، بیمدد دوست، مدارج کمال را بپیمایید. به یاد داشته باشید، همواره نیازمند آنچه بر شما ارزانی میشود، هستید.
امداد الهی را قدر بدانید و از صمیم قلب، آن را از پروردگارتان خواستار شوید که این بهترین طریق وصال دوست است.
چرا
"نازپرورده تنعّم نبرد راه به دوست،
عاشقی شیوۀ رندان بلاکش باشد" ?
راه عشق، راه بلا و هجران است. آنگاه که بیداری اتّفاق میافتد، آنگاه که درمییابی از کجا آمدهای و به کجا باید برگردی، آنگاه که رنج دوری و هجران آزارت میدهد و هدفی جز وصل برایت نمیماند، تلاشی جدّی برای بازگشت به خانه آغاز میشود.
راه بازگشت پر نشیب و فراز است. طیّطریق، دشوار است. دشواریها از بلاها و امتحانات برمیخیزد. امتحانات برای غلبه بر نفس امّاره است. نفس و ذهن، تو را به راحتطلبی، تمایلات دنیایی و خودخواهی دعوت میکند و تو را برای غلبه بر این تمایلات، با دشواریها مواجه میکند. منیّتها تو را به عقب میراند و راه بازگشت و غلبه بر آنها همواره دشوار و صعب است.
اراده در طیّطریق نقشی مهم دارد. زیرا هنگامی میتوانی از هر کدام از منازل و دشواریها عبور کنی که با تصمیم قاطع و جدّی ، در مقابل آنچه تو را سعی در پایین کشیدن دارد، بایستی.
اگر چه بی مدد الهی، هرگز راه به سرمنزل مقصود نخواهی برد ولی تلاش و کوشش تو و همچنین اراده و تصمیم جدّی مبنی بر رسیدن به مقصود، راه را برای امدادهای الهی باز کرده و خواهی توانست، به وصل جانان برسی.
رهایی از نفس
نفس، مرتبهای از مراتب خلقت است. خداوند نفس را برای انسان قرار داد تا بتواند او را در مسیر تکامل به پیش رانده و برایش دشواریهایی ایجاد کند. آنچه دشواریها را برطرف میکند، رهایی از نفس و یکی شدن با جان است.
جان جانان شما را به خویش دعوت کرده است. آنگاه که اسیر نفس ماندهاید و هواهای نفس شما را به پیش میراند، البتّه درک درستی از مسیر حرکت نخواهید داشت.
هر گاه بیاموزید از نفس رها شده و انگیزه و شوق حرکتتان را به دست بعد خداییتان بسپارید، آنگاه مسیر تکامل را به درستی پیموده و راه را از بیراهه خواهید شناخت.
آنگاه که وسوسههای نفس شما را در بر میگیرد، از آنچه اصل خلقت شماست، بیخبر مانده و از رهروی بازخواهید ماند.