جلای قلب
بدان و آگاه باش: خداوند یگانۀ بیهمتا بندگانش را دوست دارد و هر که بندگان خداوند را دوست بدارد، بیشک او را درک کرده است.
خطاهای تو، باعث کدورت قلب و عدم احساس وجود مقدّس خداوند میشود. خودت، خطاهایت را ارزیابی کن.
چون بندگان خداوند را بیجواب میگذاری، در حالیکه توانایی پاسخ به خواستههای آنان را داری و آنان را با خواسته هایشان رها میکنی، در واقع به جنبهای از وجودت که جایگاه عشق است، پشت کرده و عشق را بیجواب میگذاری.
بیاموز که همواره عشق را جستجو کنی و قبل از هر عملی کارهایت را با معیار عشق بسنجی تا بتوانی قلبت را جلا داده و عشق را پرورش دهی.
خود را بشکن
تو را چه میشود؟ کدام سدّی بین تو و خداوند قرار گرفته است؟ خود را بشکن، از خود رها شو، کدام انسانی میتواند تضمین خوشبختی تو را بنماید؟ اگر خود را با خداوند و بندگانش یگانه احساس کنی و از حصار خودخواهیها رها شوی، هرگزاندیشه و رفتار نادرست نخواهی داشت.
امتحانات را درک کن. خود را به خدا بسپار. از اندیشههای گوناگون رها شو. به انسانها عشق بورز و آنگاه پروردگارت را درک خواهی کرد. اگر همچنان در حصار تنگ خودخواهیها باقی بمانی، مسیر خود را طولانی و دشوار خواهی کرد.
از خودت رها شو. خودت را به خدا بسپار و سعی کن انسانهای دیگر را درک کرده و خود را در جایگاه آنها قرار دهی که این بهترین راه برای وصل پروردگارت است.
وابستگی
نیاز انسانها بر پایۀ احساس آنها به زندگی است. هر چه به زندگی وابستهتر باشید، نیازمندترید.
بدان که توجّه کردن به نیازهای دیگران، میتواند مطلوب باشد به شرط این که با رنجاندن و شکستن دلی همراه نباشد.
اگر این توجّه تنها از سر اخلاص و برای رضای دوست باشد، مطلوب است ولی اگر در پس آن خودخواهی و خودمحوری باشد نمیتواند باعث رشد و کمال باشد.
نماز و کنترل افکار
بدان: عبادت پروردگار، تنها به زبان آوردن کلامی نیست. ولی یقیناً هرآنچه تو را به سوی پروردگارت سوق دهد، برای تو کمک کننده خواهد بود.
اگر احساس میکنی، در هنگام به جا آوردن نماز، آنطور که شایسته است در پیشگاه خداوند قرار نمیگیری، به خودت رجوع کن و ببین که در آن هنگام چه چیزی برای تو اهمّ است.
معمولاً افکار دنیایی و دل به دنیا بستن، سدّ راه ارتباط تو و پروردگارت قرار میگیرند. از موانع بگذر. برای گذشتن از موانع کافیست، آنها را بی اهمیّت بینگاری. به آنها بها نده. آنها را جدّی نگیر.
بلکه تنها بنگر که در پیشگاه چه کسی قرار گرفتهای. اگر به عظمت وجودی که در پیشگاهش قرار گرفتهای و بیاهمیّت بودن بقیۀ چیزها، در مقابل آن عظمت مقدّس پی ببری، هرگز ذهنت را مشغول دنیا نخواهی کرد.
فرای منیّت
هر چه تو را از دوست جدا میکند، برای تو مانع کمال شده و فاصلهای را با خداوند، احساس خواهی کرد. خودخواهیها، منیّتها، در خود فرورفتنها، مانع کمال بوده و تو را از پروردگارت باز میدارد.
بهترین طریق، راه عاشقانه زیستن است. پس اگر فرزندت یا کسی که تو عاشقانه دوستش داشته باشی، خطایی مرتکب شود، تو چه میکنی؟
به او تذکّر داده و سپس بدون هیچ کینه و منیّتی او را میبخشی ولی هرگز با یک خطا او را از خود نمیرانی و قصد انتقام گرفتن نخواهی داشت.
راه عاشقانه زیستن، راهی فرای ذهن، فرای منیّت و فرای جهل و خودخواهی است. پس با انتخاب عشق از خود فراتر رفته و خدا را برگزینید که این برای شما بهتر است، اگر میدانستید.
ندای احساس
محدودیتهایی که انسان را وادار به بعضی تصمیم گیریها میکند، به دلیل عدم شناخت زمان و مکان و عدم احاطه به شرایط زمانی و مکانی خاص است.
هنگامی که تصمیمی اتّخاذ میکنید، برای اخذ بهترین تصمیم خود را در شرایط مکانی و زمانی خاص قرار داده و با پیشبینی آنچه در آن شرایط اتّفاق خواهد افتاد، بهترین تصمیم را اتّخاذ کنید.
هرگز نخواهید توانست، کلیّۀ شرایط را پیشبینی کرده و احاطۀ کامل به زمان و شرایط زمانی داشته باشید. پس بهتر این است که در هنگام تصمیمگیری، آنچه را برایتان مقدّر شده، بپذیرید، که این بهترین راه برای زیستن عاقلانه است.
ولی اگر خود را به دلتان میسپارید و به ندای احساستان گوش فرامیدهید، بدانید: احساستان شما را به درونیترین لایههای درون راهنمایی میکند، مشروط بر این که احساس شما، ندای قلبی شما باشد، نه احساسات گذرا و بیپایه.
نتایج شگفت
چرا خود را از خدا اینچنین دور احساس میکنی؟ مگر نمیدانی او همواره با تو ست؟ از هر چه فکر کنی، به تو نزدیکتر.
برای نزدیک شدن به خدا، لازم نیست کار خاصّی را انجام دهی بلکه باید همواره او را بخوانی. با تمام وجود و با تمام قدرت. قدرتت را جمع کن. ذهنت را متمرکز کن. تنها بر خدا و نام خدا و یاد خدا متمرکز شو. آنگاه نتایج شگفت آن را ببین.
از هرآنچه تو را به خدا نزدیکتر میکند و یاد او را همواره زنده نگه میدارد، سود ببر و بیجهت غمگین مباش. خدا با توست. هر لحظه این بودن را زنده نگاه دار و نتایج پربار آن را مشاهده کن.
رها از قیود
باورهای تو و راهکارهایت بر اساس باورهایت، گاهی تو را به رنج و زحمت انداخته و از مسیر اصلی دور میکند.
هنگامی که خود را در محاصره و فشار احساس میکنی، خود را رها کرده و تنها به این بیندیش که چه چیز تو را از درون شاد و راضی میکند. آنگاه بدون مقیّد شدن به قید و بندها و رها از قیود، به کاری دست بزن که رضایت درونی ات را حاصل میکند.
قلبی سرشار از نور
بدان: خداوند، بندگان خویش را مینوازد و آنها را که به او رو میآورند، هرگز از خود نمیراند. تو را فاصلهای با پروردگارت نیست بلکه باید تمرین عشقورزی را بیاموزی. اگر هر روزت را با عشق شروع کنی، قلبت سرشارتر و پرنورتر شده و احساس بهتری خواهی داشت.
عشق را سرلوحۀ عملت قرار بده، هر کاری را تنها به خاطر عشق و برای عشق انجام بده، آنگاه قلبت پرنور و صفا شده و جلا پیدا خواهد کرد.
سکوت
بیآنکه نامی از خداوند برده باشی و یا چیزی بر زبان برانی، میتوانی قلبت را در هر لحظه مالامال از عشق خداوند نموده و هر نشستن و برخاستن و نیز هر نفس کشیدن را به امید و یاد خداوند انجام دهی.
اگر خداوند را هر لحظه با خود احساس کنی و یاد او را گرامی بداری، میتوانی سکوت کرده و با سکوت ذهن، راهی به سوی پروردگارت بیابی.
بهترین سرمایه
بر شما باد عشقورزیدن.
چگونه عشق را احساس خواهید کرد، هنگامی که خود را بیش از دیگران دوست میدارید؟
هنگامی که تنها به منافع خود میاندیشید و دیگران را در نظر نمیگیرید، هرگز نخواهید توانست، آنطور که شایسته است، قلبتان را مملوّ از عشق ساخته و خدا را احساس کنید.
برای درک عشق، باید هنگامی که بر سر دوراهی قرار میگیرید، منافع دیگران را بر منافع خود ترجیح دهید و هنگامی که مسئلهای را ارزیابی میکنید، از منافع خود گذشته و با خلوص نیّت و قلب پاک منافع دیگران را در نظر بگیرید.
خداوند شما را میآزماید، آنچه از این راه به دست آورید، بهترین سرمایه برای طیّ طریق است. پس سرمایهاندوزی کنید، که این برای شما بهتر است، اگر میدانستید.
عشق، با تمام وجود
خداوند، همواره در قلبهای شما جاریست. برای احساس وجود خداوند، فقط کافیست دریچههای قلبت را بگشایی. برای باز کردن دریچههای قلبت، باید خود را وقف خداوند نمایی.
اگر بیاموزی که همواره، روحأ و جسمأ در خدمت خداوند بوده و تسلیم امر پروردگار باشی، در این صورت قلبت جلا پیدا کرده و زلال میشود و میتوانی عشق را با همان کیفیت که طالبی، احساس کنی.
بدان که خداوند در همه حال به احوال بندگانش آگاه است و میداند که هر یک از شما چگونه زندگی را ارج مینهید و از لحظات برای نزدیک شدن به پروردگار استفاده میکنید. پس مزد هر یک از شما، از قبل تعیین شده و چنانچه در جستجوی پروردگار باشید او را خواهید یافت.
خداوند همواره شما را به سوی خویش دعوت نموده و برای صالحان اجر و مزدی مافوق تصوّر مهیّا نموده است.
با اشتیاق بخوانید
پروردگار میداند که بندههایش هر گاه، نیاز به کمک و توجّه او پیدا کنند، او را میخوانند ولی بدان که پروردگارت جواب تک تک شما را میدهد، او میداند که در قلب شما چه میگذرد و به آنچه انجام میدهید و فکر میکنید ، آگاه است.
خداوند میداند، هنگامی که او را صدا میکنید، در واقع احساس نیاز است که شما را به سوی پروردگارتان سوق میدهد، ولی بهتر آن است، قبل از اینکه احساس نیاز شما را به سوی پروردگارتان سوق دهد، خود شما از سر شوق رو به سوی پروردگار آورید، او را بخوانید، از او مدد جوئید و در جهت وصل پروردگارتان بکوشید.
خداوند به هر یک از شما که او را بخواند، پاسخ خواهد داد، ندای شما را میشنود و قبل از اینکه خودتان بدانید، پاسخ شما را داده است.
اشتیاق شما به پروردگارتان، نشانۀ آشکاری از تمایل قلبی شما به سوی اوست. پس با اشتیاق او را بخوانید، با اشتیاق از او مدد جوئید، با اشتیاق به سوی دوست بروید و بدانید که خداوند همیشه مشتاق شماست تا رو به سوی او آورید و راه کمال بپوئید.
مسئولیّت
بدان که بندگان خداوند، دو دستهاند. آنانکه راه خود را یافته و راهی به سوی پروردگار خویش پیدا میکنند، خود را موظّف میدانند که سایر انسانها را نیز شریک یافتههای خود نموده و از راهی که خود به سوی پروردگار یافتهاند، آنان را نیز هدایت کرده و راهنمایی باشند به سوی پروردگار.
دستۀ دوّم، کسانی که در سرگردانی حیران ماندهاند و راه صحیح زندگی را نمییابند. آنان همچون گمشدگان از درون خویش و از رازی که پروردگار در درون آنان نهفته است، بیخبرند و نمیتوانند راه درست زندگی را تشخیص دهند. بنابراین مسئولیّتی نیز در این زمینه احساس نمیکنند.
بدانید: پروردگار شما را میآفریند و به سوی خویش هدایت میکند. آنان که راه خویش را زودتر مییابند، موظّفند سایر انسانها را نیز دعوت به وحدانیّت خداوند کرده و آنان را از سیر الیالله آگاه نمایند. پروردگار شما را به جهت هدایت آفریده است، پس هر که راه خویش را یافت، باید به سایر انسانها نیز آگاهی داده و آنها را به مسئولیّت خویش آشنا کند.
همیشه با تو
بدان و آگاه باش که خداوند با توست، همیشه با توست، همیشه در کنار توست. این که تو، وجود مقدّس خداوند را احساس نمیکنی، به دلیل کوتاهی خودت در درک آنچه تو را در بر گرفته است، میباشد.
ولی بدان و آگاه باش که هر گاه احساس میکنی، از پروردگارت فاصله گرفتهای، سعی کن این فاصله را کم کرده و با هر کاری که مورد رضای خداوند باشد، به خداوند نزدیکتر شوی و بدان که راه کمال، خالی از مخاطره نیست.
ولی بندگان مخلص و مشتاق خداوند، با مدد گرفتن از او، به سرمنزل مقصود میرسند و خداوند آنان را پاداش نیکو خواهد داد.