شک و بددلی
آنچه شما را به شک و بددلی نسبت به یکدیگر می اندازد، تجربیات تلخ شما از روابطی است که منجر به شکست و ناکامی شده است.
بیاموزید، به یکدیگر اعتماد کنید. احترام بگذارید و از خطاهای هم چشم بپوشید. آنگاه که در مسئلهای نمیتوانید، آنطور که شایسته است، به هم اعتماد کنید، خدا را یاد کنید و از او مدد طلبید که او یار بیپناهان است.
تنها، عشق
درسها را فراگیرید. هنگامی که انسانی بر سر راه شما قرار میگیرد، برای آموختن درسی و از سر گذراندن تجربههایی است. بیاموزید از هر ماجرایی درسی گرفته و از آن برای رشد و تکامل و نزدیکتر شدن به خدا استفاده کنید.
درس اوّل، درس عشق است. عشق، نسبت به هر چه و هر که بر سر راه تو قرار میگیرد. حتّی اگر با باارزشترین ارزشهای تو مخالفت کنند. تو را انکار کنند. قلبت را جریحهدار کنند. بر آزار تو اصرار بورزند، ولی آنچه که باقی میماند، عشق است.
اگر بتوانی حتّی به چنین کسانی عشق بورزی، آنها را ببخشی، از صمیم قلب دوستشان داشته باشی و برای رضای خدا، تنها و تنها به عشق بیندیشی، آنگاه پالایش شده و به صفای باطن دست خواهی یافت.
تجربه ها
یک انسان در طیّ زندگی خود به تجربههایی دست مییابد. تجربهها تلخ و شیرینند.
تجربههای تلخ، تلخکامی و ناشادی به همراه خواهند داشت. هنگامی که از آنها عبور میکنید، راه کمال را برای خود ناهموار میکنید.
فاصله از پروردگار
چگونه میخواهی وصل و یکی شدن با پروردگار را تجربه کنی در حالیکه در منیّتهایت غوطهور گشتهای؟
از هوای نفس دوری کن، خود را به خدا بسپار، از هر چه غیر دوست جدا شو و انسانها را به خاطر خواهشهای درونت محکوم نکن.
بدان و آگاه باش: چنانچه انسانی را رنجیدهخاطر سازی، به همان اندازه از پروردگارت فاصله گرفته و او را درک نخواهی کرد.
هر گاه قدم در راه پروردگارت میگذاری، بیاموز که از خواهشهای درون دوری گزینی و تنها به رضای خداوند بیندیشی که این برای تو بهتر است، اگر میدانستی.