اشتیاق از حرص جداست
آنگاه که قدم در راه میگذارید تنها سرمایۀ اوّلیّۀ شما اشتیاق وافر برای رسیدن به مقصد اصلی است؛ و آنگاه که راه میپیمایید و برای گذر از پستی و بلندیها و پیچ و خمهای صعبالعبور از جان مایه میگذارید، تنها انگیزۀ شما برای غلبه بر سختیها شوق رسیدن است.
چگونه میتوان چنین مسیری را بدون اشتیاق سپری کرد؟ حال آنکه نفس انسان همواره او را به راحتطلبی و هواپرستی و تمایل به گریز از موانع و سختیها دعوت میکند.
هرگز نخواهید توانست بدون مدد دوست و بدون انگیزه و اشتیاق حتّی قدمی بردارید. پس دستمایۀ اوّلیّۀ شما اشتیاق خود شماست و بدون آن راه سپردن بیمعنی و حتّی غیرممکن است.
اشتیاق از حرص و طمع جداست. اشتیاق لازمۀ پیمودن مسیر کمال است؛ ولی آنگاه که به آن حریص بودن برای آنچه که هنوز آمادگی برای آن ندارید وبیصبری و عدم درک موقعیّت و صبور بودن بر آن موقعیّت اضافه شود اشتیاق به ضدّ خود تبدیل شده و مانع کمال خواهد بود.
پشتکار
راه رهروی ربطی به قضاوتهای دیگران ندارد. هنگامی که راهی را در پیش میگیرید، آنچه شما را به مقصد نزدیک میکند، میزان اعتماد، پشتکار و خلوص شماست.
آزادی در انتخاب راه
بدان: خداوند هرگز بندگانش را تنها نمیگذارد، بلکه همواره با آنان بوده و همواره در کار هدایت بندگان خویش است.
بدان: هدایت انسانها آنها را به مسیرهای مختلفی رهنمون میشود. این شما هستید که مسیری را برگزیده و آن را با روحیات خویش سازگار مییابید.
بدان: آنچه میتواند برای تو مفید و سازنده باشد الزاماً برای همه همان راه، راه کمال نیست، بلکه راههای کمال متعدّد بوده و مسیرهای انسانها نیز متفاوت است. پس بر مسیر خودتان پافشاری نکرده و دیگران را برای آن تحت فشار قرار ندهید.
راههای نیکو
آنگاه که درمانده میشوید و تمام راهها را به روی خود بسته میبینید، همواره به یاد داشته باشید که راهی که شما را به خدایتان پیوند میدهد، همواره باز بوده واز درگاه احدیّت هرگز نومید برنخواهید گشت.
چون خود را به خدا میسپارید و از او مدد میطلبید، خداوند نیز شما را یاری خواهد رساند و به شما راههای نیکو خواهد نمایاند.
خیر را در هر چیزی جستجو کنید. در تمام لحظات و اتّفاقات خیری جاری است که شما را بر آن آگاهی نیست. پس با نیّت اینکه هر اتّفاقی خیر و هر ماجرایی خواست خدا بوده و شما را در مسیر کمال به پیش خواهد راند، دل به خدا سپارید و اتّفاقات ناخوشایند را چندان جدّی نگیرید.
راه رهروی
بدان: راه رهروی، راه پیوسته رفتن و از راه بازنایستادن است. اگر پیوسته با خدا در ارتباط باشی و هرگز از راه بازنایستی، آنگاه تمام روزها و ماهها، برایت فرقی نکرده و در هر حال قدمهایت رو به جلو خواهد بود.
هر روز و هر لحظه به پیش برو و هرگز از پای منشین.
راههای کمال
آنگاه که نامطمئن قدم در راهی میگذاری، در میانۀ راه به مانع برخورده و از ادامۀ آن میهراسی.
انسانهایی که در راه بازماندهاند، از صمیم قلب درخواستی نداشتهاند بلکه در میانۀ راه خواستههای دنیویشان غلبه کرده است. هر گاه بندهای به خدا رو کرده و از صمیم قلب او را بجوید، خداوند البتّه او را هدایت خواهد کرد.
پس بدان آنچه در این میانه مهم است، درخواست قلبی توست. تا زمانی که صمیمانه و قلبا درخواستی داری، خداوند نیز با توست. راههای کمال متعدّدند. فقط به یاد داشته باش، در راهی پایدار و پابرجا بمان تا نتایج آن را نیز به چشم ببینی.
بالاترین نقطه
همواره رو به جلو برو. چشمانت را از راه برندار. چشم به بالاترین نقطه بدوز و با حذف خود و منیّتهایت، خودت را بالا بکش که پروردگار همواره منتظر بندگان مخلص خویش است.
راههای متعدّد
بدان و آگاه باش: راههای رسیدن به خدا، هموار و متعدّد هستند. انسانها بنا به خواستههای درونی خود راهی را برمیگزینند.
کدام راه؟
بدان: خداوند بندگانش را آزاد گذاشته و آنها در انتخاب راه خویش مختارند. هر انسانی میتواند از هر راهی که مایل بود به خداوند نزدیک شود.
بدان که طبیعت هر انسانی، گرایشات خاصّ خودش را دارد و هیچ کس نمیتواند برای دیگری تعیین راه کند. تنها میتوانید به یکدیگر کمک کرده و دیگران را از بیراهه نجات دهید.
تضادهای انسانها با باورهایشان، گاهی باعث رشد آنها شده و به پیشرفت آنها کمک میکند. پس بیاموزید، همواره برای جایگاه هر انسانی در پیشگاه خداوند ارزش قائل شده و همواره رضای پروردگار را در نظر بگیرید و برای یاری رساندن به انسانها، آنها را مورد آزار و بیحرمتی قرار ندهید.
خلیفة الله
زندگانی دنیا شما را نفریبد. به یاد داشته باشید که شما به جهت خلیفةالّلهی آفریده شدهاید و وظیفۀ سنگین سیر در طریق الیالله را دارید.
پس خود را به دنیا مشغول ندارید و برای خود بازیچههای دنیایی را اصل قرار نداده و راهی به سوی پروردگار خویش بیابید، که این برای شما بهتر است.
سعادت واقعی
آموختههای خود را قسمت کنید و در جهت رضای حق کوشش کنید. انسانها بایستی، در راه کمال راهنمای یکدیگر باشند و از تجارب یکدیگر پند گیرند.
زیرا راه کمال، راه خوشبختی است و سعادت واقعی، از آن کسانی است که دست یکدیگر را میگیرند.
مسئولیّت
بدان که بندگان خداوند، دو دستهاند. آنانکه راه خود را یافته و راهی به سوی پروردگار خویش پیدا میکنند، خود را موظّف میدانند که سایر انسانها را نیز شریک یافتههای خود نموده و از راهی که خود به سوی پروردگار یافتهاند، آنان را نیز هدایت کرده و راهنمایی باشند به سوی پروردگار.
دستۀ دوّم، کسانی که در سرگردانی حیران ماندهاند و راه صحیح زندگی را نمییابند. آنان همچون گمشدگان از درون خویش و از رازی که پروردگار در درون آنان نهفته است، بیخبرند و نمیتوانند راه درست زندگی را تشخیص دهند. بنابراین مسئولیّتی نیز در این زمینه احساس نمیکنند.
بدانید: پروردگار شما را میآفریند و به سوی خویش هدایت میکند. آنان که راه خویش را زودتر مییابند، موظّفند سایر انسانها را نیز دعوت به وحدانیّت خداوند کرده و آنان را از سیر الیالله آگاه نمایند. پروردگار شما را به جهت هدایت آفریده است، پس هر که راه خویش را یافت، باید به سایر انسانها نیز آگاهی داده و آنها را به مسئولیّت خویش آشنا کند.
ایمان محکم
بیارادهگی در مسیر سلوک، از عدم اعتقاد و ایمان محکم به راهی منجر میشود. اگر با تمام وجود به چیزی ایمان داشته باشی و با تمام قدرت آن را طلب کنی، خواهی توانست برای آن تلاش کرده و برای بدست آوردن آن از هیچ چیزی فروگذار نکنی.
راه فنا
راه کمال، راه از خود گذشتن، خود را فنا کردن، خود را ندیدن و تنها خدا را دیدن است. چون در این مسیر گام بردارید، تنها خدا را خواسته و تنها برای او زندگی میکنید. خودخواهیها را کنار گذاشته و دیگرخواهی را بر خودخواهی ترجیح میدهید.
اگر این مسیر را برگزینی، چه خواهی کرد؟ آیا دیگران را برای منیّتهایشان، برای خودخواهیهایشان و ناآگاهیهایشان، آزار خواهی داد؟ یا از خود گذشته و تنها به خدا فکر خواهی کرد؟
به انسانها بیاموزید، گذشت را پیشۀ خود سازند. از ناآگاهی یکدیگر سوءاستفاده نکنند و به یکدیگر در مسیر کمال یاری رسانند.