وابستگی
نیاز انسانها بر پایۀ احساس آنها به زندگی است. هر چه به زندگی وابستهتر باشید، نیازمندترید.
بدان که توجّه کردن به نیازهای دیگران، میتواند مطلوب باشد به شرط این که با رنجاندن و شکستن دلی همراه نباشد.
اگر این توجّه تنها از سر اخلاص و برای رضای دوست باشد، مطلوب است ولی اگر در پس آن خودخواهی و خودمحوری باشد نمیتواند باعث رشد و کمال باشد.
تلاش بدون قید و شرط
هر آنچه از پروردگارت درخواست میکنی و هرآنچه که به انجام آن مایلی در سکوت انجام بده.
درخواستهای تو آنگاه میتواند برای تو مفید و سازنده باشد که در کنار آن عمل و تلاش بیوقفه نیز وجود داشته باشد. درخواست بدون تلاش تو چه ثمری میتواند برایت داشته باشد؟
برای اینکه بتوانی درخواستهایت را به عمل بیاوری، به یاد داشته باش بدون هیچ چشمداشتی و توقّعی تنها به رضای دوست بیندیش وتنها برای آن کار کن و نیز به یاد داشته باش توقّعات و قید و شرطها شما را از آنچه برای آن تلاش میکنید بیبهره کرده و شما را بدون پاداش میگذارد.
نتیجۀ مطلوب
راه رهروی، راه عشق و بخشش است. چون عشق میورزید، خود را ازخود رها کرده و تنها برای رضای دوست زندگی میکنید. از هر چه مربوط به شماست، چشمپوشی کرده و تنها رضای او را میجوئید.
بدانید: قضاوت زودهنگام، شما را به رنج و حرمان میافکند. پس به رضای دوست بیندیشید و از قضاوتها پرهیز کنید. سکوت و عشق را با هم بیامیزید، تا نتیجۀ مطلوبی عایدتان شود.
فاقد امتیاز معنوی
برتوست، آگاهانه با مسائل برخورد کرده و تنها از زاویۀ دید منگرایانه به آنها ننگری.
بدان: انسانها، پارههای تن یکدیگرند. با پارههای تنتان، چون قسمتی از وجود خودتان برخورد کنید. اگر چیزی را حق خود میدانید، بدون آزار و تنها از زاویۀ کمکرسانی و یاری به یکدیگر آن را مطالبه کنید.
در غیر این صورت، مطالبۀ حق برای شما فاقد امتیاز معنوی بوده و شما را از هدف اصلی دور میکند. برای یاری به یکدیگر پیشقدم شوید و هرگز جز به رضای دوست نیندیشید.
مرام عشق ورزی
بدان، عشقورزیدن به کلام و گفتار منتهی نمیشود. هنگامی که عشق میورزید، از هرآنچه برای شما عزیز و ارزشمند است، مایه میگذارید و آنها را فدا میکنید.
برای تو چه چیز ارزشمند است؟ دارایی؟ اعتبار؟ خوشنامی؟ یا هر چه که ناچار شوی برای عشق فدا کنی؟ کدامیک ارزشهای والای تو را تقویت میکند؟
آنگاه که برای رضای دوست از هر چه برایتان محترم وعزیز است، دست برمیدارید و آنها را فدا میکنید، به او نزدیکترمیشوید. حتّی اگر در این میان بیصداقتیای صورت گرفته، تظاهر شده، یا کارهای نیک تو به حساب دیگران گذاشته شده ولی چون نیّت تو رضای پروردگار است، پس میتوانی از آنها گذشته و کارها را به خدا واگذاری.
سرلوحه
بر خودت واجب بدان، همواره کمک به انسانها را سرلوحۀ اعمالت قرار دهی و از خودخواهی بپرهیزی. رضای دوست را جستجو کنی و از آنچه بین تو و پروردگار فاصله میاندازد، پرهیز کنی.
تواناییهایت را در نظر بگیر و بر اساس تواناییهایت از هیچ کمکی دریغ نکن.
درک مرگ
به زندگی بنگر. در طبیعت جستجو کن. آیا هیچ موجودی پایانی جز مرگ دارد؟ مرگ پایان همۀ آنچه که شما در زندگیتان می شناسید، است. درختان در پاییز، تسلیم مرگ می شوند ولی زندگی در ریشه های آنان، در جریان است.
انسانها نیز همین گونه می باشند. در حالیکه جسم خاکی خود را ترک کرده اید،حیات واقعی در شما در جریان است. حیات حقیقی شما پس از مرگ، همچون درختان در ریشه ها، جریان دارد. برای درک مرگ، به ریشه ها بپرداز . در ریشه ها جستجو کن.
آیا می دانی ریشۀ تو کجاست؟همانا روح الهی تو، ریشۀ اصلی حیات توست. حیات جاودانه ای که خداوند به تو بخشیده است تا به وسیلۀ آن،جاودانگی را تجربه کنی و بدانی که انسان هرگز نخواهد مرد.
مرگ تنها پوسته ای است که مسیر حیات را تغییر میدهد. انسان جاودانه است. بی مرگ است. هدف نهایی حیات وی پیوستن به پروردگار است. او را هرگز پایانی نیست، همچنانکه آغاز وی نیز با ارادۀ حق تعالی بوده است.
تو را آموختم که از مرگ نهراسی و آن را رحمت شماری. مرگ فرصتی است، برای زیستن به گونه ای که حصارها را از میان برداری و بدون واسطه رو به سوی پروردگارت کنی.
از مرگ استقبال کن! نهراس! که ترس از مرگ، خود نشانه ای برعدم شناخت پروردگار است. چنانچه رضای دوست را طلب کنی ، از مرگ به عنوان پلی برای پیوستن به حق و دریافت حقیقت یاد خواهی کرد و برای آن آماده خواهی بود.
باشد که در مسیر پیوستن به پروردگار، کوشا باشید.
رهایی
بدان و آگاه باش: چنانچه رضای دوست را طالبی، باید همواره در جهت خیر و نیکی رساندن به بندگان خداوند گام برداری.
بدان: رضایت پروردگاردر رضایت بندگان اوست. پس هر که بندگان خداوند را گرامی بدارد و برای خیر و نیکی رساندن به آنها جدّ و جهد کند، بیشک گامی به سوی پروردگار برداشته است.
بدانید: آنگاه که خداوند را میخوانید، باید از صمیم قلب و با صفای باطن او را بخوانید تا جوابتان را دریابید.
بدانید: هر چه در جهت خدایی شدن بکوشید، به وارستگی نزدیک شده و از بندها رهایی خواهید یافت.
طیران روح
از خود گذشتن میتواند، لذّت خاصّ خودش را داشته باشد. تصوّر نکن، از خودگذشتن برای رضای دوست، همواره با رنج و حرمان همراه است. بلکه آنگاه که خود را رها از خود مییابی، میتوانی تا عرش خداوندی بالا رفته و طیران روح، تو را از لذّتی وافر لبریز خواهد ساخت.
بدان: هنگامی که به خاطر رضای دوست، از خود بگذری، آنگاه پالایش شده و با صفای قلبی خواهی توانست، شادی بسیاری را تجربه کنی.