عشق چیست؟
آن نیروی نهانی که از عمیقترین لایههای وجودی برمیخیزد. قلب را سرشار میکند. میجوشد. فوران میکند و تو را به وجد میآورد. کدامین نیرو میتواند با آن برابری کند. نیرویی که تو را سرشار از زندگی، سرشار از بودن و لبریز از شوق میکند.
آیا شهامت آن را داری که از این نیروی زندگیبخش سرشار باشی؟ آیا تحمّل وجد و سرور آن را داری؟
اگر پروردگار عالمیان این برترین انرژی را به تو بخشیده، ظرف وجودی تو آن عظمتی را دارا هست که تاب تحمّل آن را داشته باشد. بار امانتی است که تنها تو لایق بر دوش کشیدن آنی.
پس شادمان باش و خداوند را برای این شایستگی، ستایش کن که سپاسگزاری این نعمت، راه را برای رحمتهای بیکران خداوند هموار خواهد کرد. 646
سود سرشار
بدان و آگاه باش: انسانها بر روی زمین مسافرانیاند، که برای اقامت کوتاهمدّت فرستاده شدهاند. چنانچه بیاموزید، از این سفر حدّاکثر بهره را ببرید، البتّه سود سرشاری نصیب شما خواهد شد.
خداوند برای شما حیات جاودانه مهیّا نموده است. به سوی جاودانگی بشتابید و همواره رو به سوی او کنید که او بهترین راهنما و هدایتکننده است.
خداوند همواره با توست. اگر میخواهی، او را بهتر احساس کنی، همواره او را صدا کن. به او بیندیش. به او بنگر. با او باش. تا بتوانی همواره او را احساس کرده ونزدیک بودن خداوند به خودت را لمس کنی. 647
مبنای قضاوت
توجّه به این نکته ضروری است که زندگی دنیایی را برای گرفتن درسی و از سر گذراندن تجربههایی پشت سر میگذارید. درسها، شما را ارتقاء داده و به پروردگارتان نزدیکتر میکند. هنگامی که درسی را میآموزید، آن را به کار گیرید و از آن غافل نباشید.
درسی که باید بیاموزید، این است که چون انسانی را قضاوت میکنید، در قضاوتهایتان، خودتان را مبنا قرار داده و او را نسبت به خودتان میسنجید.
چگونه میتوانید، دیگران را تنها نسبت به خودتان قضاوت کنید در حالی که خود نیز در دنیایی از ابهام به سر میبرید؟ هنگامی که پردهها برای شما کنار روند، خواهید دید که معیار قضاوت تنها خداست و خداوند بهترین قاضی است.643
چرا اعتیاد؟
آنچه شما را از مبداً و سرچشمۀ اصلیتان دور میکند و در توهّم دنیا فرو میبرد، فرو بستن دیدهها، از همۀ زیبائیهای عالم درون و واقعی انگاشتن عالم برون است.
آنگاه که توهّمات را واقعی میپندارید و از آنچه حقیقت است، فاصله میگیرید، راه بازگشت به خانه را برای خودتان دشوار و ناهموار میکنید. در توهّم دنیا زیستن و حقیقت را به فراموشی سپردن، علّت اصلی درد و رنجهای شماست.
هر چه بیشتر در آن فروروید، درد و رنج بیشتری را احساس خواهید کرد. برای رهایی از رنجها و پیوستن به شادی بیپایان درونی، حقیقت را جستجو کنید که این بهترین طریق زیستن است.
دردهایی که به دست خودتان بوجود میآورید، رنجهایی که خود مایۀ اصلی آنها هستید، شما را هر چه بیشتر از حقیقت اصلیتان دور کرده و آشکار شدن آن را برای شما، بسیار دشوار خواهد کرد.
زمانی که به مواد اعتیادآورو توهّمزا پناه میبرید، در واقع به دنبال شادی و رهایی از رنج هستید، غافل از اینکه به این طریق، تنها دردی به دردهایتان اضافه میکنید. تنها طریق جستجوی شادی حقیقی، یافتن گنج درونی و پناه بردن به شادی بیپایان و عظیم و رهاییبخش حقیقت است.
چنانچه بیاموزید، طریق یافتن حقیقت و راه بازگشت به موطن اصلی خود را جستجو کنید، نه تنها از همۀ رنجها رهایی خواهید یافت بلکه به آن منبع شادی حقیقی، اتّصال خواهید یافت که شما را هرگز نیازی به هیچگونه تخدیر و خوشی کاذبی نخواهد بود. 638
مرزبندی
هنگامی که راهی معنوی را دنبال میکنید و قصد رسیدن به موطن اصلی خود را دارید، هرگز از آن برای آزار دیگران استفاده نکنید. هنگامی که خود را از سایرین جدا میپندارید، بین خود و آنها مرزبندی میکنید، آنها را حقیر میشمارید، گامی به عقب برداشتهاید.
یک رهرو هرگز در هیچ شرایطی، دلی را نمیآزارد. حتّی اگر وی را مستحق آزردن بداند. بلکه همواره در پی شاد کردن دلهاست. 640
موضع قدرت
در راه عشق، لاشۀ گوسفند منفعل و بیجانی نباش که گرگها بر سرش ریختهاند تا هر کدام لقمهای برگیرند. مسیحائی باش که برای قطع وابستگی و تمرین بخشش از آنچه متعلّق به توست و برایش ارزش قائلی و به آن وابستهای، با اختیار خودت و برای رضای پروردگار ببخشی تا مصفّا شوی. نه از آنچه که دسترنج دیگران است و به رسم امانت به تو سپردهاند و تو ممکن است قدر آن را ندانی.
کمروئی و موضع ضعف داشتن موهبت نیست. اگر در موضع قدرت گذشت کنی، رشد خواهی کرد. 700
شادی بخشش
هنگامی که بخشش میکنید، در واقع از هرآنچه که متعلّق به شماست، گذشت کرده و آن را به دیگری واگذار میکنید. اگر این بخشش، از سر عشق، اخلاص و با تمام وجود انجام شود، موجب رشد شما شده و شما را به خدا نزدیکتر میکند ولی چنانچه اجباراً و از سر ناچاری ملزم به بخشش شدهاید، چندان تأثیری در رشد شما نخواهد داشت.
مهم این نیست که چه و چقدر میبخشید. مهم احساس شادمانی و روشنی در هنگام بخشیدن است.
اگر اجباراً میبخشید، یا خودتان تصمیم گرفتهاید یا شما را وادار به بخشیدن کردهاند. چنانچه وادار شدهاید و این کار را از سر نارضایتی و تنها به دلیل شرایط خاص یا عدم توانایی در دفاع از خود انجام میدهید، این بخشش نمیتواند، شما را جلا بخشیده و از درون شاد و راضی کند بلکه تنها احساس خسران و نارضایتی آن برای شما میماند که عصبانیت ناشی از آن شما را رنجانده و به شما صدمه خواهد زد. هر چند برای دیگران میتواند مفید و موجب خرسندی باشد. آنچه شما را میرنجاند، به شما کمکی در رشد نمیکند بلکه زمانی به تعالی و کمال میرسید که از شادی دیگران از صمیم قلب شاد باشید.701
شادی چیست؟
شادی واقعی در شاد کردن دل دیگران است. اگر بیاموزی، همواره و در تمام لحظات به شادی و شاد کردن دیگران بیندیشی، خود نیز بهرهها برده و تمام لحظههایت، سرشار از شادی و نور خواهد بود.
هنگامی که در معرض امتحانی قرار میگیری، در اوّلین فرصت، بهترین انتخابها را کرده و با این کار شاد و مسرور خواهی بود. 693
حیات دلپذیر
انسانها چون در مسیر زندگی قرار میگیرند، اصل وجودی خویش را از یاد برده و در روزمرّگیها غرق میشوند. آنان تنها هدفهای کوتاه مدّت خود را دیده و تنها به آیندۀ زندگی دنیاییشان میاندیشند. آنان نمیدانند که برای چه به این زندگی آورده شدهاند ودنیا را سرای جاودان خود میپندارند.
بدان و آگاه باش: خداوند شما را سرایی جاودانه مهیّا کرده است، پس هر که خود را مهیّای زندگی در سرای جاودانهاش بنماید، او را حیاتی دلپذیر و بسیار دوستداشتنی خواهد بود.
ولی آنانکه از حیات جاودانهشان غافل ماندهاند، راه دشواری برای رسیدن به زندگی اصلیشان خواهند داشت، بیگمان در وادی سرگردانی خواهند ماند و برای یافتن مسیر، زمانی را ازدست خواهند داد.
پس بیاموزید که زندگانی اصلی و حیات جاودانه در انتظار شماست و خود را مهیّای سرای جاودان نمائید که این برای شما بهتر است، اگر میدانستید.244
پرهیزکاری چیست؟
آیا اگر از آنچه خداوند، در وجود شما نهاده است، بگذرید و همۀ نیروهای مادّی و جسمانیتان را، بدون استفاده گذاشته و به نیازهای مادّیتان پاسخ ندهید، پرهیزکاری محسوب میشود؟ یا پرهیزکاری مفهومی والاتر داشته و آگاهی نابتری را میطلبد؟
پرهیز از آنچه در وجود شما نهاده شده و به فراموشی سپردن آن، الزاماً پرهیزکاری نیست. بلکه پرهیزکاری، زمانی مفهوم پیدا میکند که با آگاهی و هدفمندی و با نیّت خالص انجام پذیرد.
هنگامی که از یک سری نیازها گذشته، انرژیهایتان را متمرکزتر کرده و چاکراهای معنویتان را تقویت میکنید، الزاماً نبایستی، همۀ نیازهای مادّیتان را به فراموشی سپارید. بلکه هنگامی که از همۀ چاکراها عمل کرده و تقویت و پرورش چاکراهای معنوی را به موازات تأمین ضروری چاکراهای مادّیتان انجام میدهید، پیشرفت میکنید.
ولی اگر چاکراهای معنوی را بلااستفاده گذاشته و تنها خود را از نیازهای ابتدایی محروم نمائید، پیشرفت چندانی نخواهید داشت.
666
آرزوی قلبی
هرگز نمیتوان، بدون تلاش در مسیر عشق موفّق بود. راه عشق، راه تلاش بیوقفه و مستمر و گذر از فراز و نشیبها است. آنان که در این مسیر به سرمنزل مقصود رسیدهاند، از تلاش و کوشش بیحدّ و حصری برخوردار بودهاند تا توانستهاند، پلّههای ترقّی را پیموده و مسیر کمال را بپیمایند.
از آنچه نصیب شما شده، شکرگزار باشید و بدانید، برای رسیدن به وصل معبود بایستی مراحل را منزل به منزل طی کرده تا به آنچه آرزوی قلبی شماست، بپیوندید.671
شکرگزاری عمیق
آنگاه که خدا را شکر میکنید، چنانچه این تشکّر از صمیم قلب و از اعماق وجود انجام شود، برکات از کلّ کائنات به سوی شما سرازیر میشود. زیرا در شکرگزاری عمیق قلبی، چنان فرحی در قلب ایجاد میشود و چنان شادمانیای احساس میشود که با کلّ هستی هماهنگ و همساز شده و به این طریق راهی به سوی رستگاری مییابید.
عشق و دوستی
وابستگیها، شما را از راه بازمیدارند و برای شما مانع در مسیر کمال و خدایی شدن ایجاد میکنند. بیاموزید، یکدیگر را دوست بدارید. به هم عشق بورزید. به یکدیگر خدمت کنید ولی در مقابل دوستداشتنهایتان، توقّع پاداش و دوستی متقابل نداشته باشید.
اگر هنوز به آن درجه از کمال نرسیدهاید که بتوانید عشق بیقید وشرط و بدون چشمداشت داشته باشید، حدّاقل در دوستیهایتان برای یکدیگر مزاحمت و سلب آرامش ایجاد نکنید. بلکه زمانی به دوستیای ادامه دهید که برای هم مایۀ آرامش، کمال و آسایش باشید و اگر واقعاً نمیتوانید به این مهم دست یابید، انرژیتان را در راه بهتری صرف کنید.711
عشق و بخشش
بدان: خداوند، انسانها را بر پایۀ مهر و محبّت آفرید و همواره شما را توصیه به عشق و نیکی میکند. اگر از انسانی، دلخور هستی و نمیتوانی او را ببخشی و بخشش برایت مشکل میباشد، بدان که رنجشهای شما، دلهای شما را مکدّر نموده و شما را از پروردگارتان بازمیدارد.
بدان: هر گاه رنجشی به دل گرفتی، آن را در ذهنت پرورش نداده بلکه تلاش کن تا آن را به فراموشی سپرده و هر گاه به ذهنت رجوع کرد، با ذکر نام و یاد خداوند، طلب بخشش نموده و برایش دعا کنی تا بتوانی دلت را صفا بخشیده و زنگار از آن بزدایی.
بدان: ما انسانها بایستی با یکدیگر متّحد و یگانه باشیم تا بتوانیم پروردگارمان را درک نماییم.
بدان: در سایۀ نیکی و وحدت، بهتر و زودتر به خدایمان رسیده و طعم وصال را خواهیم چشید. پس بیاموزیم، همواره با عشق، محبّت و دوستی زنگار از دل زدوده و خود را به خدایمان نزدیکتر سازیم.
481
وجد و سرور
شادیها، تنها زمانی میتوانند، قلب شما را تسخیر کرده و برایتان مایۀ وجد و سرور باشند که در آن آزاری برای سایر انسانها نباشد. هر گاه در شادیهایتان، دیگران را نیز شریک کرده و مایۀ سرور و شادمانی سایر انسانها باشید، قلبهایتان مصفّا شده و همواره خانۀ شادی خواهد بود.
بیاموزید: همواره برای سایر انسانها مایۀ خیر و برکت بوده و برایشان مایۀ دلگرمی و سرور باشید.