نماز و کنترل افکار
بدان: عبادت پروردگار، تنها به زبان آوردن کلامی نیست. ولی یقیناً هرآنچه تو را به سوی پروردگارت سوق دهد، برای تو کمک کننده خواهد بود.
اگر احساس میکنی، در هنگام به جا آوردن نماز، آنطور که شایسته است در پیشگاه خداوند قرار نمیگیری، به خودت رجوع کن و ببین که در آن هنگام چه چیزی برای تو اهمّ است.
معمولاً افکار دنیایی و دل به دنیا بستن، سدّ راه ارتباط تو و پروردگارت قرار میگیرند. از موانع بگذر. برای گذشتن از موانع کافیست، آنها را بی اهمیّت بینگاری. به آنها بها نده. آنها را جدّی نگیر.
بلکه تنها بنگر که در پیشگاه چه کسی قرار گرفتهای. اگر به عظمت وجودی که در پیشگاهش قرار گرفتهای و بیاهمیّت بودن بقیۀ چیزها، در مقابل آن عظمت مقدّس پی ببری، هرگز ذهنت را مشغول دنیا نخواهی کرد.
عبادت و خدمت
بین عبادت و خدمت کدامیک ارجح است؟
هر دو اهمیّت دارند. هیچکدام بر دیگری ارجح نیست. فقط تنظیم زمان آن و نوع کاربرد آن، کاری است که تو باید انجام دهی.
هنگامی که خدمت میکنید، تمام لحظات به یاد خدا بوده و از فرصتهایتان به نحو احسن استفاده نمائید.
باقلبت سخن بگو
در هنگامی که عبادت می کنی ، بدان که با چه کسی صحبت می کنی، وقتی خدا را مخاطب خود قرار می دهی، با همان احساسی که نسبت به او داری ، با او صحبت کن. اگر قلبت مالامال از عشق به خدا باشد، در هنگام صحبت با خدا، ذکرت عاشقانه می شود.
برای عشق ورزیدن به خداوند، با قلبت سخن بگو. کلام تو، دریچۀ قلب توست. خداوند صدایت را می شنود و پاسخ می دهد. همانا که خداوند بلند مرتبه و آگاه است.
رابطۀ عاشقانه
درهنگام عبادت، خالصانه و با قلب پاک رو به سوی پروردگارت کن و بدان که چنانچه از صمیم قلب به خدا رو آوری، هیچ عاملی نمیتواند در این رابطۀ عاشقانه خللی وارد کند.
اگر در هنگام عبادت، ذهنت را مشغول مادّیات سازی، صفای باطن تو کمرنگ شده و لذّت ارتباط عاشقانه را از دست میدهی.
به یاد داشته باش: ذهن تو در دست توست، تو اسیر ذهن نیستی. پس نباید که خود را رها کرده و به ذهن سپاری، بلکه باید با تمام وجود متوجّۀ خدا باشی و بدانی که خداوند در دلهای عاشقان جاریست.
آنگاه که خداوند را میخوانی، از همۀ دنیا خود را جدا کن و تنها به وصل دوست بیندیش که شیطان تو را فرمان به دنیا میدهد.
اگر تاکنون در وادی سرگردانی بودهای، بدان و آگاه باش که هر لحظه میتوانی با یاد و نام پروردگار یکی شدن را آغاز کنی و به سوی حقتعالی روی آوری.
انکار خداوند
بندگان خداوند، در لحظاتی از یاد او غافل شده و نادانسته او را انکار میکنند. آنها سرانجام به اصل الهیشان بازخواهند گشت و خدا را در قلبهایشان خواهند یافت. آفریدگار جهان، هرگز به هیچ انسانی، نه برای تأیید وی و نه برای عبادت وی نیازی ندارد.
خداوند غنی و بینیاز است و از هر پیرایهای که به او بسته شود، مبرّا و پاک است. پروردگار از دلهای بندگانش آگاه است و میداند که انسانها در لحظاتی که او را انکار میکنند، در واقع به گوهر و ذات الهی خود پشت کرده و خود الهیشان را انکار میکنند. خداوند هرگز هیچ بندهای را تنها نگذاشته، حتی آنها که انکار خداوندی وی را میکنند و آنها را در تمام لحظات پشتیبان و نگاهبان است.
سرانجام روزی خواهد رسید که پی به ذات و اصل الهی خود برده و ناچار به اعتراف به وجود ذات مقدّس خداوندی خواهند شد.
خداوند انسانها را هدایت کرده و به خود فرامیخواند تا راه هدایت را بپیمایند و به معبود یکتای خویش بپیوندند.
اگر انسانها در بیراههها سرگردان بمانند، مسیر پویایی خویش را دیرتر پیدا کرده و راه دشوار وطولانیای را برای پیوستن به پروردگار خواهند داشت.
خداوند بخشنده و مهربان است، حتی نسبت به خطاکارترین شما. پس بیاموزید که خداوند را با صفات رحمانیّت و رحیمیّت او شناخته و با تکیه بر این صفات خداوند در مسیر تکامل به پیش بروید. خداوند شما را هدایت خواهد کرد.