شکوه آفرینش
خداوند یگانۀ بی همتا بندگانش را می نوازد، به آنها عشق می ورزد، آنها را در پناه خویش قرار می دهد و از هر چه بر آنها می رود، آگاه است. در میان بندگان خویش آنها که در جستجوی حقیقت بوده اند، سزاوار بهترین نیکیها هستند.
آیا می دانی طلب حقیقت، یکی از اساسی ترین اصول زندگی هر انسان است؟ اگر نیک بنگری، حقایق را در جای جای آفرینش خواهی دید.
در تولّد یک انسان حقیقت بزرگی نهفته است. همانا تولّد هر انسان، آفرینشی است پر از شکوه و عظمت که تو را به وادی حقیقت راه می نماید. اگر چشمان حقیقت بین خود را باز کنی، خواهی دید، حقایق چون خورشید تابان، نمایانند.
از ذرّه ای کوچک تا کهکشانی بزرگ، همه در یکپارچگی و وحدت و شکوه آفریده شده اند تا بازتاب قدرت آفرینش خداوند باشند. شکوه آفرینش آنگاه کامل میشود که انسان پا به عرصۀ وجود می گذارد، که نمایانگر نهایت آفرینندگی خداوند می باشد. همانا در آفرینش انسان رازی نهفته است که تنها انسانهای آگاه به آن راز دست می یابند.
دوستی
وقتی که از دوستی دلگیر میشوید، هرگز در قلب خود نفرت را پرورش ندهید. بیاموزید که ببخشید. که بخشایش نیکوترین کارها در نزد پروردگار بلند مرتبه است.
اگر در روابط شما خللی وارد آمده است،آن را ترمیم نمائید، از شیطان بپرهیزید و به خداوند رو آورید.
دوستیهای شما همانا دروازهای است به بهشت جاودان. زیرا خداوند شما را به نیکی و بخشش نسبت به یکدیگر فرمان میدهد.
فروتنی
در هنگامی که در پیشگاه خداوند قرار می گیری به یاد داشته باش: حضور قلبی تو و توجّه به اینکه در حضور چه کسی قرار گرفته ای، قبل از هر چیز باید مورد توجّه تو باشد. همچنین، چنانچه بیمار و ناتوان هستی و نمی توانی، کمال احترام را به جا بیاوری، خداوند بخشنده و مهربان است.
ولی به یاد داشته باش همواره از جایگاه بنده ای خاضع و فروتن با ذات اقدس احدیت روبرو شوی و بدانی که خداوند بندگان خاضع خود را دوست دارد، صدای آنان را می شنود و دعاهای آنان را اجابت میکند.
جلوۀ جمال دوست
هرگز انسانها را مورد قضاوت قرار ندهید، بدانید که تنها خداوند از دلها آگاه است. پس برای هر جایگاهی که هر انسانی در پیشگاه خداوند دارد حرمت قائل شده و به انسانها تنها به دیدۀ جلوهای از جمال دوست بنگرید.
بدانید و آگاه باشید که خداوند جهان را بر پایۀ عدالت آفریده و به هر آفریدهای که نظر کنید آن را در نهایت نظم و توازن خواهید دید.
اگر پردهها کنار رود و شما به آنچه که خداوند آگاه است، آگاهی پیدا کنید، آنگاه هیچ شک و شبههای در علم و آگاهی و توانایی خداوند نخواهید داشت.
لذّت وصال
توسّل جستن به پروردگار و مدد گرفتن از او نوعی وصل محسوب میشود. هر گاه، هر یک از شما، خالصانه خدا را بجوئید و به او توسّل جوئید، خداوند شما را پاسخ خواهد داد.
وصل پروردگار، همانا در وادی عشق به سر بردن است. اگر میخواهی لذّت وصل را تجربه کنی، باید از خود بگذری. در منتهای از خودگذشتگی و نهایت تسلیم است که میتوانی لذّت وصال را بچشی.
بدانید و آگاه باشید که خداوند در قلبهای شما جاری است . پس چنانچه وی را طلب کنید در هر لحظه از زمان میتوانید یکی شدن با او را تجربه کنید و از لذّت وصال پروردگار بهره ببرید. خداوند بندگان خاضع خود را پاداش میدهد.
درک مرگ
به زندگی بنگر. در طبیعت جستجو کن. آیا هیچ موجودی پایانی جز مرگ دارد؟ مرگ پایان همۀ آنچه که شما در زندگیتان می شناسید، است. درختان در پاییز، تسلیم مرگ می شوند ولی زندگی در ریشه های آنان، در جریان است.
انسانها نیز همین گونه می باشند. در حالیکه جسم خاکی خود را ترک کرده اید،حیات واقعی در شما در جریان است. حیات حقیقی شما پس از مرگ، همچون درختان در ریشه ها، جریان دارد. برای درک مرگ، به ریشه ها بپرداز . در ریشه ها جستجو کن.
آیا می دانی ریشۀ تو کجاست؟همانا روح الهی تو، ریشۀ اصلی حیات توست. حیات جاودانه ای که خداوند به تو بخشیده است تا به وسیلۀ آن،جاودانگی را تجربه کنی و بدانی که انسان هرگز نخواهد مرد.
مرگ تنها پوسته ای است که مسیر حیات را تغییر میدهد. انسان جاودانه است. بی مرگ است. هدف نهایی حیات وی پیوستن به پروردگار است. او را هرگز پایانی نیست، همچنانکه آغاز وی نیز با ارادۀ حق تعالی بوده است.
تو را آموختم که از مرگ نهراسی و آن را رحمت شماری. مرگ فرصتی است، برای زیستن به گونه ای که حصارها را از میان برداری و بدون واسطه رو به سوی پروردگارت کنی.
از مرگ استقبال کن! نهراس! که ترس از مرگ، خود نشانه ای برعدم شناخت پروردگار است. چنانچه رضای دوست را طلب کنی ، از مرگ به عنوان پلی برای پیوستن به حق و دریافت حقیقت یاد خواهی کرد و برای آن آماده خواهی بود.
باشد که در مسیر پیوستن به پروردگار، کوشا باشید.
ستایش پروردگار
در ستایش پروردگارت لازم است به یاد بیاوری، هر گاه نیایشهایت را از صمیم قلب انجام دهی، آنگاه درهای رحمت پروردگار به روی تو باز خواهد شد و بیدرنگ به اوج شکوفایی خواهی رسید.
بیاد داشته باش که دوستی با پروردگار همان طیّ طریق هدایت است. پس طریق هدایت بجوئید و دستی را که برای دوستی شما دراز شده، بفشارید که این برای شما بهتر است.
کنترل خشم
هر یک از شما که بتواند خود را در هنگام خشم کنترل کند و خشم خود را فرو دهد، خواهد توانست به آرامش ابدی دست یابد. اگر انسانی در کشاکش روزمرّگی باعث دلگیری انسانی دیگر شود، خدا را از خود رنجانده است.
بدان و آگاه باش: در هیچ زمانی نمیتوانی همۀ انسانها را از خود راضی نگه داری، مگر اینکه به یگانگی با ذات احدیّت رسیده باشی. در آن صورت خواهی توانست در نهایت وارستگی زندگی کنی و باعث ناامیدی انسانی دیگر نباشی.
در هنگامی که دوستی را از خود میرنجانید، در واقع او را در ناامیدی نگه داشتهاید.
اگر برای تنبیه دیگران، آنها را میرنجانید، بدانید که انسانها با مدارا سازگارترند. بنابراین بیاموزید که مسائل خود را از طریق مسالمتجویانه حل کنید. خداوند انسانهای بردبار را دوست دارد.
عشق لایزال الهی
صافی و زلالی هر کس به اندازۀ میزان از خود گذشتگی اوست. چنانچه خدا را محور قرار داده و خود را تسلیم او نمایید، آنگاه پالایش شده و به وحدت و یکپارچگی با ذات احدیّت خواهید رسید.
میزان تسلیم شما، نشان دهندۀ عبودیّت شماست. در بندگی خداوند آزادگی نهفته است. پس آزاد و رها از هر گونه منیّت و خود خواهی به درگاه احدیّت سر تسلیم فرود آورید و از عشق لایزال الهی بهره مند شوید.
تکیه گاه مطمئن
بدان و آگاه باش که انسانها پشتوانۀ یکدیگرند. خداوند شما را جفت آفریده و برای شما خانوادهای قرار داده تا در کنار یکدیگر با صلح و صفا زندگی کنید.
پس بیاموزید که از لحظههای با هم بودن کمال استفاده را برده و برای یکدیگر چون تکیهگاهی مطمئن باشید. هرگز در کلام خود باعث رنجش یکدیگر نباشید و از طریق غیر مسالمتآمیز به حل مسائل خود اقدام نکنید.
خداوند دلها را هدایت خواهد کرد. زمان آن که برسد، قلبها به سوی خداوند متوجّه خواهند شد.
پس در مسیر زندگی بیاموزید که برای هم چون راهنما و معلّم باشید، از یکدیگر عیبجوئی نکنید، برای همدیگر نگاهبان و پشتیبان باشید،از خداوند هدایت بطلبید و هرگز باعث ناامیدی و یأس یکدیگر نباشید که خداوند دلهای هدایت شده را دوست دارد.
مسیر الی الله
گام اوّل برای قدم نهادن در راهی که به سوی خداوند می روی، همانا هم سویی با پروردگار است. اگر تشنۀ حقیقت باشی، جستجو خواهی کرد. بدان و آگاه باش، که خداوند بندگان خود را رها نمی کند و در مسیر الی الله از آنان حمایت خواهد کرد.
ولی اینکه از چه راهی بهتر می توانی گام در مسیر الی الله بگذاری، بستگی به ظرفیتها و تواناییهای تو دارد. تو خود باید جستجوگر راه خویش باشی و بدانی که پروردگار جهانیان، انسانها را آزاد و مختار آفریده است تا آنها خود، مسیر خود را برگزینند.
اگر مشتاقانه در جستجوی کمال باشی، قطعاً راه خود را پیدا خواهی کرد. آموخته هایت را توشۀ راه خویش قرار ده و بدان که ماحصل آنچه تو بدست آورده ای، تعیین کنندۀ نهایی سرنوشت تو نخواهد بود. بلکه در این راه ممکن است به موانعی برخورد کنی و ناچار به تغییر مسیر باشی.
پس به خدا توکّل کن و در هر راهی که انتخاب میکنی از او مدد جوی.
روزۀ قلب و زبان
چرا روزۀ قلب از روزۀ زبان و روزۀ زبان از روزۀ
شکم ارزشمند تر است ؟
قلب تو جایگاه عشق است. هر گاه با عشق به سوی پروردگارت رو کنی، بی شک با قلب خود گامی به سوی خداوند برداشته ای.
قلب انسان در حالی روزه دار است که جایگاه نیّات پلید نباشد. هر آنچه انسان را از جادۀ کمال دور می کند، هر احساسی که قلب را به سیاهی می کشاند، هر چه تو را از عشق ورزیدن جدا می کند، هر زنگاری که بر قلب می نشیند، همچون سدّی بین تو و خداوند قرار می گیرد.
چون با قلب خود روزه می گیری، زنگار از قلب می زدایی، احساسهای زیبا را در قلب خود پرورش می دهی و از آنچه که تو را از دوست دور می کند، پرهیز می کنی.
قلب جایگاه خداوند است. پس با احساسات والا آن را پرورش ده. کینه از آن بزدای. آن را خانۀ مهر کن و بگذار وسعت یابد تا کلّ آفرینش را در خود جای دهد.
روزۀ زبان، همانا ذکر خداوند است و بر زبان آوردن کلامی که در جهت رضای خداوند باشد. چون با زبان خود روزه می گیری، از غیر خدا پرهیز می کنی و با کلام خود انسانها را دعوت به وحدانیت خداوند می کنی.
به یاد داشته باش، همانا روزۀ زبان تنها به پرهیز از آنچه خداوند منع نموده است، نیست. بلکه کلام تو باید در جهت رضای خداوند باشد. دعوت به سوی دوست کند و در جهت تعالی تو باشد.
خداوند انسانها را به جهت خداگونه شدن آفرید. تنها کسانی که این مأموریّت الهی را درک کرده اند، از آن بهره برده اند و در جوار رحمت پروردگارشان قرار دارند. هر چه در راه رضای خدا انجام دهید، شما را به سرمنزل مقصود نزدیک می کند و به شما در جهت رسیدن به مقصد عالی تان کمک می نماید .
جاودانگی
چه بسیارند، انسانهایی که در رنج بسر میبرند. چه بسا رنجهایی که انسانها به خاطر نا آگاهی و عدم شناخت زندگی و مرگ تحمل میکنند.
هر گاه عزیزی را از دست می دهید، بدانید که او به سوی جاودانگی شتافته است. پس نباید خود را تسلیم اندوه نمایید و بدانید که زندگانی دنیا، بازیچه ای بیش نیست و هر کس خود را بدان مشغول دارد، از مسیر اصلی خود بازمانده است.
در زندگی و مرگ درسهایی نهفته است که بایستی با آن آگاهانه و با بصیرت برخورد کرد. هر چه خود را پایبند دنیا کنید، شما را در خود فرو می برد.
بدانید و آگاه باشید که تنها نزد پروردگارتان است که به آرامش ابدی دست می یابید. مردمان در وادی تنهایی که برای خود ساخته اند، در رنج گرفتارند. تنها با وحدت و یگانگی با پروردگار است که به آزادی و رهایی می رسید.
انسانهای نا آگاه هرگز رحمت الهی را درک نخواهند کرد، مگر اینکه از حصاری که برای خود ساخته اند، رها شوند . این حصار همانا جدایی از منشأ اصلی حیات و جاودانگی است.
بدانید که رهایی از رنجها، تنها در شکستن حصارهای جدایی است. تنها طالب وصل پروردگارتان باشید و او را بجوئید که رستگاری در پیوستن به پروردگار است.
طبق اخلاص
همواره به یاد داشته باش که خداوند در کنار توست. تو را مینگرد و حمایت میکند. پروردگارت را ستایش کن. از او توسّل بجوی. به او تکیه کن که تنها پناه تو، اوست.
دانستن این که راه کمال از جادّۀ عشق میگذرد، کافی نیست. باید به پا خیزی. عشقورزیدن، تنها به گفتار و نگاه نیست. بلکه باید از خود بگذری.
خداوند تو را امتحان میکند. میزان بخشش تو، محک از خود گذشتگی توست. هر چه از دوست طلب کنی، به تو میدهد.
پس تو نیز سخاوتمندانه هرآنچه در توان داری، در طبق اخلاص گذار و بدان که رضای پروردگار در رضایت بندگان اوست.
خداند رحمتش را در همه حال، شامل بندگان خود میکند و از آنان حمایت میکند.
منتهای آفرینندگی
پروردگار تو بینهایت عظیم است. آسمانها و زمین را آفریده و آنها را در نهایت نظم قرار داده است. هرآنچه در آسمانها و زمین است، از آن اوست. او کردگار بینا و تواناست.
در لحظهای که ستایش پروردگار را انجام میدهی، به یاد داشته باش، خداوند غنی و بینیاز است. او میآفریند و جان میبخشد و تواناییهایش بیحدّ و حصر است. به هر موجودی بگوید، باش، بلافاصله موجود میشود. پس خلّاقیت از آن خداوند است و این خلّاقیت را در انسان به ودیعه گذاشته است تا بیافریند و با آفرینشهایش، خود را ثابت کند و بداند که هر چه در هر لحظه میآفریند، نمادی از موجودیت اوست که به واسطۀ آن تعریف میشود.
ذات احدیّت در یگانگی و بیهمتایی خود، انسان را خلیفۀ خود قرار داد و انسانی که بداند، جانشین خدا خواهد بود، بیشک در سیر الیالله، توانمند خواهد بود. چنین انسانی، مرگ را با آغوش باز استقبال خواهد کرد و میداند که در مرگ سعادت جاودانی نهفته است.
مرگ، آغاز راه است. پروازی است به سوی دوست. به ماوراء جهان هستی. در بینهایت عشق، منتهای آفرینندگی. اگر مرگ را بشناسی، زندگی برایت سهل و آسان میشود. در مرگ، سعادتی نهفته است که تنها انسانهای وارسته درک کردهاند. رهایی از قفس تن، برای پروازی به سوی بیانتها.