یاری رساندن به بینوایان
دستگیری از بینوایان و کمک به سایر انسانها راهی است که مسیر تو را هموارتر و راه تو را آسانتر مینماید.
بیاموزید انسانها را به دیدۀ تن واحده نگریسته و از هیچ کمکی دریغ ننمائید. اگر عدم اعتماد به سایرین باعث شک و تردید شما میشود بدانید آنچه با اخلاص میبخشید و با عشق هدیه میکنید، برای شما امتیاز محسوب شده و شما را جلا میبخشد.
تن فروشی
تفاوت کسی که به خاطر مسائل مادّی یا به اجبار ازدواج میکند با کسی که دست به روسپیگری میزند به جز آنکه اوّلی تنها به یک شخص وفادار است، چیست؟
آنانکه عشق را در هر رابطه و هر کاری جستجو میکنند، بهترین طریق زیستن را برگزیدهاند و آنانکه بدون عشق که نیرومندترین موتور محرّکۀ حیات است، رابطهای برقرار میکنند، مردگان متحرّکیاند که زندگی را گم کردهاند.
آنکس که تنفروشی میکند با کسی که به خاطر مسائل مادّی ازدواج میکند، تنها تفاوتشان در وفاداری به یک شخص نیست بلکه تفاوتهای دیگری نیز دارند.
تنفروشی زیر پا گذاشتن شأن انسانی و انکار حقیقت والای درونی است. چون به این نیّت به شخصی نزدیک شوید، والاترین ارزشهای انسانیتان را فراموش کرده، به جای تکیه بر خدای درون و ارزشهای حقیقیتان به تنها دستاویزی که برای عرضه در اختیار داشتهاید، متوسّل شدهاید. رفتاری حقیر و به دور از شأن انسانی انجام دادهاید.
ولی هنگامی که به خاطر اهداف دنیایی تن به ازدواج میدهید، خانوادهای تشکیل میدهید که خود بنیادی ارزشمند است و بستری است برای فرزندانی که پا به عرصۀ وجود خواهند گذاشت و به این ترتیب اگر چه از عشق، که نیرومندترین موتور محرّکۀ حیات است، فاصله گرفتهاید ولی حدّاقل ارزشهای والای انسانی را به بازی نگرفته و خدای درون را کوچک نشمردهاید.
وابستگی
نیاز انسانها بر پایۀ احساس آنها به زندگی است. هر چه به زندگی وابستهتر باشید، نیازمندترید.
بدان که توجّه کردن به نیازهای دیگران، میتواند مطلوب باشد به شرط این که با رنجاندن و شکستن دلی همراه نباشد.
اگر این توجّه تنها از سر اخلاص و برای رضای دوست باشد، مطلوب است ولی اگر در پس آن خودخواهی و خودمحوری باشد نمیتواند باعث رشد و کمال باشد.
جلای عشق
عشق، همواره میبخشد. جلا میدهد. صفا میدهد. عشق همواره از دوستی و محبت و گذشت میگوید و عشق همواره به تو میآموزد، راه رهروی، از خودخواهی و خودمحوری جداست.
خدا را همواره به خاطر داشته باش. خدا در دل عاشقان جاریست. با عشق، یاد او را همواره در قلبت زنده نگاه دار.
تلاش بدون قید و شرط
هر آنچه از پروردگارت درخواست میکنی و هرآنچه که به انجام آن مایلی در سکوت انجام بده.
درخواستهای تو آنگاه میتواند برای تو مفید و سازنده باشد که در کنار آن عمل و تلاش بیوقفه نیز وجود داشته باشد. درخواست بدون تلاش تو چه ثمری میتواند برایت داشته باشد؟
برای اینکه بتوانی درخواستهایت را به عمل بیاوری، به یاد داشته باش بدون هیچ چشمداشتی و توقّعی تنها به رضای دوست بیندیش وتنها برای آن کار کن و نیز به یاد داشته باش توقّعات و قید و شرطها شما را از آنچه برای آن تلاش میکنید بیبهره کرده و شما را بدون پاداش میگذارد.
عشق را بیاب
راه تو، راه عاشقانه زیستن است. پس آن را بیاب.
عشق را جستجو کن. در هر چه میتوانی. در ابر، در خورشید، در درخت، در انسانها، در بخشش، در گذشت، در هر چه میتوانی عشق را جستجو کن. منتظر منشین تا عشق به سراغت بیاید. خودت به استقبال آن بشتاب.
بیاموز، همواره به همه چیز به دیدۀ عشق و محبّت بنگری تا بتوانی پروردگارت را دریابی.
عاشقانه زیستن
راه عاشقانه زیستن را بیاموز. برای عاشقانه زیستن زندگی کن. از خودخواهی بپرهیز و همواره به یاد خدا باش. بدان انسانها با عشق و محبّت سازگارترند.
از عشق غافل نباش و همواره به یاد داشته باش، هر کاری را به نیّت رضای دوست انجام دهی.
هماهنگی فکر و عمل
چرا بسیاری از ما از انتظاراتی که خدا از ما دارد فاصله داریم؟
آنچه ما بدان میاندیشیم عاشقانه زیستن، عشق ورزیدن، و تمرین عشق ورزی است. ولی هنگام به عمل آوردن آن دچار نقص و کاستی میشویم. زیرا نمیتوانیم میان فکر و عمل هماهنگی برقرار کرده و افکار و آموختههایمان را در هنگام عمل اجرا کنیم.
پس راه حل این است: در تمام لحظات مراقب اعمالمان باشیم هر کاری را با دیدۀ باز و با مراقبت کامل انجام بدهیم و همواره رضایت پروردگار را مد نظر داشته باشیم.
در این صورت خواهیم توانست اعمال و افکارمان را همسو کرده و هماهنگ با هستی پیش برویم.
بخشش قلبی
بدان و آگاه باش: برای عشقورزیدن، بایستی از صمیم قلب انسانها را دوست داشته باشی.
البتّه این که در عمل سعی کنی مثبت بوده و خدمت کنی، خوب است ولی کافی نیست.
عشق را از قلب بیان کن، نه تنها از دستها. در راه عشق، هر مصیبتی را به جان بخر تا زلال شوی.
با تنبیه کردن، میرنجانی و با رنجاندن، زلال شدن تو به تأخیر میافتد.
تقوی چیست؟
تقوی: پرهیز از آنچه مانع بین شما و خداست.
اگر در مسیر کمال موانع را از میان بردارید، باتقوی زندگی کردهاید. هرآنچه که میان شما و پروردگارتان قرار میگیرد و برای شما مانع در صعود به مراحل والای کمال ایجاد میکند، هر پیوندی و وابستگیای که شما را به دنیای خاکی وصل میکند و هرچه که «خود» شما را تقویت میکند، به وسیلۀ آنچه تقوایش مینامیم از میان برداشته میشود.
هنگامی که تقوی میورزید، در واقع موانعی را که سدّ راه مسیر کمال شما میباشند، از میان برداشته و صعود خود را تسهیل و تسریع میکنید.
تقوی روش خاصّی نیست. بلکه از میان برداشتن منیّتها و خودخواهیها و ترجیح دیگرخواهی بر خودخواهی روش متّقیان است. پس بیاموزید همواره رو به جلو و مسیر صعودی حرکت کنید تا زودتر و بهتر منازل را طی کنید.
انسان متعالی
اگر انسانهای متعالی گوشت نمی خورند، پس چرا پیامبران اکثراً چوپان بوده اند؟
انسانهای متعالی و راستین در همۀ اعمال و رفتارشان خدا را حاضر و ناظر دیده و در همه حال رضایت او را میجویند. رضایت پروردگار در بندگی و اطاعت است. هنگامی که خود را به وامیگذارید، و همۀ اعمال و نیّاتتان را با محک رضایت او میسنجید، بسیار به خدا نزدیک شدهاید.
پیامبران اکثراً چوپان بودهاند، ولی این به این معنی نیست که آنها همواره در حال کشتن حیوانات و خوردن گوشت آنها بوده باشند. بلکه به این طریق امرار معاش کرده و به طریقی سدّ جوع مینمودهاند.
هر انسان متعالی میداند که برای رسیدن به پروردگار و کسب رضایت او، خود را وقف آسایش سایرین کرده و تنها در پی رضایت دوست باشد.