چرا اشتیاق؟
اگر میخواهی با پروردگارت یکی شوی، باید از «خود» بگذری. برای گذشتن از «خود»، گاهی لازم است، تا پای جان پیش روی .
رهروی بدون اشتیاق و اشتیاق بدون گذشتن از هرآنچه برای تو دلبستگی میآورد، امکانپذیر نیست. پس بیاموز که از دلبستگیها رها شوی و خود را به دوست سپاری.
محرّم
آنگاه که انسانی به آن درجه از عشق و آگاهی میرسد که خالصانه و عاشقانه، همۀ وابستگیها، دلبستگیها و حتّی جان شیرین را در راه آرمانی مقدّس فدا میکند، ملکوت خشنود می شود. کائنات آذین بندی می کند. خداوند لبخند می زند و عاشقانه آغوش می گشاید.
چنین پروازی را سوگی نیست. ماتمی نیست. اشک و آهی نیست. بلکه تنها عشق است و شادی وصل.
سپاسگزار زندگی
اگر مرگ آغاز زندگی جاوید است، چرا به خاطر
زنده بودن خوشحال و سپاسگزاریم؟
آنچه شما را در این زمان رهنمون میسازد، این است که انسانها در زندگی دنیاییشان میتوانند پایههای کمال را بنا نهاده و در حیات پس از مرگ، بر اساس آن پایهها رو به بالا صعود کنند.
اگر در زندگی دنیایتان، فرصت کافی داشته باشید و اگر از لحظههای زندگیتان کمال استفاده را ببرید، این میتواند برای شما نعمت محسوب شده و فرصتها برایتان عامل ترقّی و پیشرفت و رسیدن به کمال باشند.
عامل دیگر این است که چون زندگیتان طولانی میشود، دلبستگی شما به دنیا بیشتر شده و این میتواند برای شما امتحانی بزرگ باشد که قطع دلبستگیها، شما را به پروردگارتان نزدیک کرده و عامل بزرگی برای کمال محسوب میشود.
پس بیاموزید که از لحظات عمرتان نهایت استفاده را برده و از هر لحظۀ آن برای نزدیک شدن به پروردگارتان سود برید.
وارستگی
مالی را که از راه حلال بدست میآورید، بهتر آن است که با مستمندان تقسیم نموده و به این ترتیب برای خود خیر و برکت دنیا و صلاح آخرت فراهم نمائید. اگر نیازمندی به شما رو آورد، او را حمایت نموده و با نام و یاد خداوند او را بینیاز سازید و بدانید که خداوند شنوا و بیناست.
بدانید: که آنچه شما را به دنیا وابسته میکند، برای شما مانع کمال محسوب شده و باید سعی در وارستگی و رهایی از دلبستگیها نمائید، که این برای شما بهتر ست.
مقدار مالی را که به نیازمندان میپردازید، بسته به انتخاب شماست. پس هر چه در توان دارید، در جهت خیر و نیکی بکوشید و برای پرداخت آن بین بندگان خداوند تفاوت قائل نباشید.
مسافران زمین
هرگز خود را وابستۀ هیچ انسانی نساز. وابستگی و قیدو بند شما را از پروردگارتان بازمیدارد.
عشق و علاقه از وابستگی جداست. شما میتوانید یکدیگر را دوست بدارید و به هم عشق بورزید، ولی مالک هم نباشید.
چون به انسانی وابسته میشوید، او را تنها برای خود خواسته و برای یکدیگر مانع کمال میشوید. باید بیاموزید که انسانها مسافران زمینند و هرگز زندگی جاودانهای بر روی زمین ندارند .
پس اگر با این دید به یکدیگر بنگرید، برای هم همسفران خوبی خواهید بود. با عشق و علاقه و رها از وابستگی با یکدیگر زندگی میکنید و چون پروردگار یکی از شما را فراخواند، او را رها کرده و خود را نیز به خداوند میسپارید و تنها تسلیم امر پروردگار میشوید، که این برای شما بهتر است.
سراب عشق
آنانکه راه خویش را به سوی پروردگارشان هموار کرده و تنها او را در زندگی جستجو میکنند، بهترین طریق را برای حیات برگزیدهاند. آنان تنها هدف زندگیشان را هدفی نیکو و والا قرار داده و از لحظاتشان تنها برای رسیدن به این هدف سود میبرند. برای آنان حیاتی دلپذیر و سرشار از لحظههای وصل و رسیدن است.
اما آنانکه خود را در سراب عشق میبینند و برای خودشان رؤیاهایی تصوّر میکنند و دل به سراب کمال خوش داشتهاند، آنان در خودخواهی خویش غرقهاند، برای آنان موهبتی نیست. آنچه آنان را به خود مشغول میدارد، تنها غرق شدن در لذّات دنیایی و فرورفتن در شهوات و خودخواهیهاست.
بیاموزید: چون قصد حرکت به سمت خداوند را میکنید، از دلبستگیها رها شده، عشق را سرمایۀ راهتان نموده و تنها به وصل او بیندیشید که این برای شما بهتر است، اگر میدانستید.