سراب عشق
آنانکه راه خویش را به سوی پروردگارشان هموار کرده و تنها او را در زندگی جستجو میکنند، بهترین طریق را برای حیات برگزیدهاند. آنان تنها هدف زندگیشان را هدفی نیکو و والا قرار داده و از لحظاتشان تنها برای رسیدن به این هدف سود میبرند. برای آنان حیاتی دلپذیر و سرشار از لحظههای وصل و رسیدن است.
اما آنانکه خود را در سراب عشق میبینند و برای خودشان رؤیاهایی تصوّر میکنند و دل به سراب کمال خوش داشتهاند، آنان در خودخواهی خویش غرقهاند، برای آنان موهبتی نیست. آنچه آنان را به خود مشغول میدارد، تنها غرق شدن در لذّات دنیایی و فرورفتن در شهوات و خودخواهیهاست.
بیاموزید: چون قصد حرکت به سمت خداوند را میکنید، از دلبستگیها رها شده، عشق را سرمایۀ راهتان نموده و تنها به وصل او بیندیشید که این برای شما بهتر است، اگر میدانستید.
پیوند با لایتناهی
هنگامی که خدا را میخوانی به جنبهای از وجودت توجّه میکنی که فراتر از زمان و مکان بوده و تو را به لایتناهی پیوند میدهد. بدان و آگاه باش: انسانها هنگامی که خود را در حصارها محدود میکنند و حاضر نیستند، حقیقت را در اطرافشان ببینند، به جنبهای از وجودشان پشت میکنند که نمایانگر حقیقت آنهاست.
حقیقت تنها در زبان و کلام به شعار نمیآید، بلکه حقیقت با جان هر انسانی آمیخته و قسمت اصلی وجود هر انسانی را تشکیل میدهد. آنگاه که حقیقتی را بر زبان میرانید، ممکن است، عدّهای برایشان قابل قبول و قابل تصوّر نبوده و آن را انکار کنند.
امّا ماهیت حقیقت تغییر ناپذیر بوده و موجودیت آن قابل اثبات است. برای اثبات حقیقت کافی است ضدّ حقیقت را اثبات کنید یعنی آنچه در آن خدا جریان ندارد را بیابید تا بتوانید به حقایق موجود درهستی دست یابید.
دوستیها
دوستیها دروازهای است به بهشت. در دوستیها رحمتی است، از جانب پروردگار. چنانچه بیاموزید دلهایتان نسبت به یکدیگر مالامال از عشق ، محبّت ، صفا و دوستی باشد، در این صورت عشق پروردگار را درک کرده و خود را به او نزدیک خواهید ساخت.
دوستیها آنگاه میتواند برای شما مایۀ شرّ باشد که انسانی را جایگزین خدا کرده و او را مورد پرستش قرار دهید. در این صورت وحدت با خداوند را درک نکرده و از او فاصله خواهید گرفت. ولی اگر دوستیها را به نیّت خیر و نیکی حفظ کنید، برای شما بهتر است.
آنگاه که خدا را میخوانید و به او توجّه میکنید، به یاد داشته باشید، خداوند شنوا و بیناست و از هر چه بر شما رود، آگاه است. پس بدون واهمه به خدا رو آورید و به او توسّل جوئید، که این بهترین طریق زیستن است.
دعا
هنگامی که دعا میکنید، بهترین دعای شما در جهت هدایت و کمال و رسیدن به حق است. پس هر دعایی و هر ندبهای در این جهت انجام شود، مورد رضای پروردگار بوده و شما را قدمی به او نزدیکتر میکند. وصول به حق تنها هدف مؤمن است. پس برای آن تلاش کنید و نیّتهایتان را به آن سمت سوق دهید.
دریای بیکران
هر چه را که خود را بدان مشغول میداری، جزئی از زندگی مادّی و دنیایی توست. آنچه تو را از پروردگارت جدا میکند و به ورطۀ ناامیدی و غم میافکند، مشغول شدن به دنیا و روزمرّگی است.
بدان و آگاه باش: پروردگار تو، تو را به جهت کمال و خداگونه شدن آفرید. آنچه تو را از پروردگارت دور میکند، خور و خواب و روزمرّگی است.
بیاموز، همواره پروردگارت را جستجو کنی. بیاموز، اندیشۀ فردا و روزهای نیامده را نداشته باشی.
بیاموز، از لاک خودبینی و خودپرستی درآمده و چون دریایی بیکران با هستی و با پروردگارت یکی باشی.
زندگی دنیاییتان شما را از پروردگارتان جدا میکند. زیرا هنگامی که مشغول آن میشوید، تمامی افکار و توجّهتان را به آن معطوف داشته و از یاد خداوند غافل میشوید.
هرگز خود را در وابستگیهایتان غرق نکنید. بیاموزید، در همه حال به یاد خدا بوده و لحظهای از یاد پروردگارتان غافل نباشید که این برای شما بهتر است، اگر میدانستید.
افق روشن تر
بدان و آگاه باش: خداوند تو را برای انتقامجویی نیافریده است. خطا جزئی از سرشت انسانهاست. انسانها، با خطاهایشان درس میگیرند، راه را از بیراهه میشناسند و به سوی پروردگارشان اوج میگیرند.
هرگز خود را در خطایی متوقّف نکن. متوجّۀ خطا شدن، خود نوعی توبه و تصمیم به انصراف است. بیاموز خود را در خطاهایت و ندامتهایت غوطهور نساخته، همواره به درسها توجّه کنی.
آنگاه که از خطایی عبور میکنی، درسی تازه فراگرفته و آن را سرمایۀ ادامۀ راه مینمایی. همواره بیاموز که آنچه مهم است، ادامۀ راه است. یک رهرو هرگز از رفتن بازنمیایستد و خود را در جایی متوقّف نمیکند.
آنگاه که مسیر را میپیمایی، همواره به پلّهای بالاتر و افقی روشنتر دیده بدوز و همیشه انتهای مسیر را مدّ نظر داشته باش. بدان که پروردگار همیشه با آغوش باز منتظر شماست.
آزمون الهی
چون مورد آزمون قرار میگیرید، بدانید: پروردگارتان شما را به آنچه در اطراف شماست، میآزماید. آنچه مهم است، این است که چون راهی را برمیگزینید و اصولی را برای خود مبدأ قرار میدهید، تا چه حد به آن اصول پایبند باشید.
هنگامی که در معرض امتحان قرار میگیرید، تنها خود شما مسئول اعمالتان هستید، دیگران را مقصّر ندانید. بدانید که آن آزمون، امتحان شماست و دیگری را از آن سودی نیست. پس چون زمان امتحان دررسد، به پروردگار پناه برده و از شیطان پرهیز کنید که این برای شما بهتر است.
خطاهای شما، شما را برای همیشه از پروردگارتان محروم نمیکند، بلکه وصول به هدف را به تأخیر میاندازد. چون مرتکب خطا میشوید و از آزمون الهی سربلند بیرون نمیآیید، به نسبت خطایی که انجام دادهاید، در تکامل شما تأخیر ایجاد شده و از پروردگارتان فاصله میگیرید.
بیاموزید، آزمونهای الهی را درک کرده و هرگز تسلیم شیطان نشوید که این برای شما بهتراست، اگر میدانستید.
ترازوی عشق
عشق را اندازهای و پیمانهای نیست. چون عشق را با وجود خویش و قلب خویش احساس میکنید، احساستان شما را از نزدیکی به پروردگارتان خبر میدهد. چگونه میخواهید عشق را با ترازوی میزان اشک و آهتان بسنجید. هرگز چنین نیست. عشق را با قلبتان و با ایمانتان محک بزنید.
چون میآموزید که چگونه به پروردگارتان نزدیک شده و هر لحظه را با یاد خداوند سپری کنید، برای شما پیشرفت محسوب شده و به پروردگارتان نزدیک میشوید.
هرگزعشق را با معیارهای زمینی نسنجید که این میزان اشتباه بوده و شما را به وادی شک و دودلی میاندازد.
آتش اشتیاق
هر گاه خود را با مشکلی روبرو دیدی، بدان که پروردگار شما را میآزماید. آزمایشات شما ممکن است، از احساس تنهایی، ترس، ناامیدی و راه نیافتن به خلوت دوست نشأت گرفته باشد.
بدان که برای رسیدن به وصل دوست، باید تلاش کنی ولی تلاشهایت باید با شوق و اشتیاق همراه باشد. برای شعلهور نگه داشتن آتش اشتیاق، همواره خود را به خدا مشغول بدار. اگر تمام لحظاتت را از یاد خداوند پر کنی، در این صورت آتش اشتیاقت شعلهورتر شده و تو را به پیش خواهد راند
برای زنده نگه داشتن یاد خداوند، باید او را در تمام لحظاتت جاری کنی. در همۀ اندیشههایت، درهمۀ اعمالت و گفتارت.
بدان که پرهیز کردن تنها راه به یاد خدا بودن نیست. بلکه مرحلۀ اوّل است. در مرحلۀ دوّم باید بیاموزی که گفتار و رفتار و پندارت، دعوت به دوست کند تا بتواند برای تو راهی به سوی خداوند باز کند.
عهد خدا
به یاد داشته باش: خداوند هرگز تو را تنها نگذاشته است به واسطۀ این که این عهدی است که با همۀ بندگانش بسته است. از روز ازل. از آن هنگام که انسان را به این کرۀ خاکی فرستاد، عهد بسته است او را تنها نگذارد.
به همین دلیل روح خدایی خود را در او به ودیعه گذاشت تا به واسطۀ آن همواره ارتباط بین او و معبودش برقرار باشد.
هرگز در توهّم جدایی به سر نبر که خدا همواره با توست و همواره تو را راهنما خواهد بود.
هدیه
انسانها هدف اصلی هدیه را فراموش کردهاند.
هنگامی که به یکدیگر هدیهای عطا میکنید، از بالاترین درجۀ عشق خود او را مطّلع میسازید.
هدف اصلی از دادن هدیه باید این باشد که بهترین چیزی را که دوست دارید، به انسانی دیگر تقدیم نمائید و او را با این کار شاد و مسرور نمائید ولی هدف اصلی هدیه فراموش شده و این کار به صورت تکراری و تحمیلی و انجام یک تکلیف درآمده که شادیای در آن جستجو نمیشود.
اگر هدیهای را دوست ندارید یا آن را با شأن خود مطابق نمیبینید، به یاد بیاورید که شادیها نیزدرنزد شما تنزّل یافته و ابرازعشق نیز بها داده نمیشود. پس قبل از این که هدیهای را ارزیابی کنید، عشق موجود در پس آن را بیابید. اگر ابراز عشقی هست، پس آن برای شما بهترین هدیه است وگرنه چه تفاوت میکند که ارزش مادّی آن چه باشد. آشپزی دانلود رایگان نرم افزار
زیستن در سایه ها
برخی از شما خود را چنان میپندارید که آنچه متعلّق به شماست، حقّ ازلی و ابدی شما بوده و دیگران را بر آن حقّی نیست. در توهّم جدایی به سر بردن، در سایهها زیستن و خود را از دیگران جدا پنداشتن، شما را به مقصود نمیرساند.
بیاموزید: درد سایر انسانها را درد خود دانسته و برای یکدیگر مرهمی بر زخمهایتان باشید. هنگامی که انسانی را درسی میآموزید، به یاد داشته باشید، در تلاش برای زیست و بقاء، خود درسهای بزرگی نهفته است.
وقتی هدف شما کمک به انسانی باشد، در هنگام آموختن درس نیز، به کمک یکدیگر بشتابید و یکدیگر را نیازارید.
بدانید: آنکه شما را آفریده، روزی داده و همواره شما را حمایت میکند، بر هر کاری قادر و تواناست.
بدانید: آنچه دارید و ندارید، متعلّق به خداوند است و شما تنها، امانتدار بخشی از آن هستید.
بدانید: خداوند شما را به داشتهها و نداشتههایتان میآزماید. پس بر آزمایش خداوند صبور بوده و راه شکیبایی پیش گیرید.
بدانید: رهروی تنها به رعایت بعضی مسائل خاص نیست. بلکه در درجۀ اوّل، بایستی وحدت با سایر انسانها را تجربه کنید
بدانید: هر چه از دوست میرسد، موهبتی الهی است. پس بر آن شاکر و سپاسگزار باشید.
اگر در قلب خود زنگاری احساس میکنی، اگر میان خود و خداوند فاصلهای میبینی، نه از این روست که خدا تو را تنها گذاشته، بلکه خود تو راه رسیدن را نمیدانی.
بیشک شوق وصال اوّلین قدم برای رهروی است. پس بیاموز هر کاری را با شوق و عشق انجام داده و با کسب رضایت پروردگار، آتش عشق را شعلهور نگاه داری. هنگامی که درپیشگاه خداوند قرار میگیری، از دنیا بریده و تنها به او بیندیش که این بهترین راه وصال است.
آزمون الهی
چون مورد آزمون قرار میگیرید، بدانید: پروردگارتان شما را به آنچه در اطراف شماست، میآزماید. آنچه مهم است، این است که چون راهی را برمیگزینید و اصولی را برای خود مبدأ قرار میدهید، تا چه حد به آن اصول پایبند باشید.
هنگامی که در معرض امتحان قرار میگیرید، تنها خود شما مسئول اعمالتان هستید، دیگران را مقصّر ندانید. بدانید که آن آزمون، امتحان شماست و دیگری را از آن سودی نیست. پس چون زمان امتحان دررسد، به پروردگار پناه برده و از شیطان پرهیز کنید که این برای شما بهتر است.
خطاهای شما، شما را برای همیشه از پروردگارتان محروم نمیکند، بلکه وصول به هدف را به تأخیر میاندازد. چون مرتکب خطا میشوید و از آزمون الهی سربلند بیرون نمیآیید، به نسبت خطایی که انجام دادهاید، در تکامل شما تأخیر ایجاد شده و از پروردگارتان فاصله میگیرید.
بیاموزید، آزمونهای الهی را درک کرده و هرگز تسلیم شیطان نشوید که این برای شما بهتراست، اگر میدانستید.
جان جانان
رهروی، یعنی عشقبازی. یعنی یکی شدن با پروردگار یگانۀ بیهمتا. یعنی نیست شدن وحل شدن در جان جانان. بیاموز، همواره یکی شدن را تجربه و تمرین کنی. برای یکی شدن باید که از خود بگذری. خود را رها کنی، نیست کنی، فنا کنی. برای فنا شدن باید فراموش کنی خود را.
هر گاه با هر مسئلهای روبرو میشوی، خود را به فراموشی بسپاری و انسانها را به خاطر رضای پروردگار محترم بشماری. سعی کن از رابطهها، پلی به سوی پروردگار بسازی که یکی شدن را تجربه نخواهی کرد، مگر با یکی شدن با انسانها و این به دست نمیآید، مگر با گذشتن از خود، علائق خود و خودمحوری. بیاموز، انسانها را پاس بداری، حرمت گذاری و آنها را به دلیل خطاهایشان مجازات ننمائی. بلکه همواره دستگیر و راهنمای انسانها باشی.
خورشید عشق
رهروی، تنها، با در سایه حرکت کردن امکانپذیر نیست. آنگاه که قدم در راه میگذاری، باید از هر چه تو را از دوست جدا میکند، دوری گزیده و به استقبال آنچه تو را به دوست پیوند میدهد، بشتابی.
بدان: آنها که او را برمیگزینند، همواره خود را حذف کرده و با مقدّم داشتن خدا به خود، و حذف خود، به والاترین مقام انسانیّت دست مییابند.
بدان: نهالی که اکنون میکاری، برای رشد و بالندگی نیاز به آبیاری دارد که آبیاری آن تنها با خون دل و اشک دیده امکانپذیر است.
پس راحتطلبی و در سایه نشستن را رها کن و به سوی آفتاب حرکت کن که خورشید عشق همواره حامی تو خواهد بود.