قرآن
بدان و آگاه باش: انسانها برای هدایت به سوی پروردگارشان، همواره به راهنمایی از سوی خداوند نیاز داشتهاند. این هادیان برگزیدگان خداوند از بین امّتها بودهاند.
آنها طریق هدایت را از پروردگار فراگرفته و آن را به سایر انسانها انتقال دادهاند. برخی از آنها با کتاب و بسیاری دیگر تنها از طریق گفتار و رفتار به امر هدایت مشغول بودهاند. دستورات خداوند برای همۀ انسانها، در همۀ زمانها و همۀ مکانها، قابل بسط و قابل استفاده است.
خداوند هرگز محدود به زمان و مکان نبوده و بنابر این کلام پروردگار نیز تنها برای یک زمان خاص نمیباشد. بلکه خداوند همواره همۀ انسانها را مورد خطاب قرار میدهد و آنها را به سوی خویش فرامیخواند.
اگر کلامی از پروردگارتان را مطابق با سلیقه و زمان خود نیافتید، با مطالعه و تحقیق در کتب آسمانی و همچنین بازنگری کلیۀ دستورات، طریق هدایت بجوئید و بدانید آنچه شما را در این زمان رهنمون میسازد، این است که واژهها همواره بیانگر کلّ حقیقت نیستند. حقیقت در قلب شما و در درون شماست. آنجا که واژهها با حقیقت درونی شما همسویی ندارد، یا واژه را درک نکردهاید، یا حقیقت درونی شما بر شما آشکار نشده است.
بیاموزید که حقایق را از میان واژهها پیدا کرده و آن را برای خود اصل قرار دهید.
آنجا که واژهها از بیان حقیقت عاجز میمانند، بیاموزید به قلب خود رجوع کرده و خدا را در نهاد خویش بیابید که این بهترین راهحل برای زیستن و بهترین طریق به خدا رسیدن است.
اشعه های تابان حقیقت
تنها راهحل تضادهای درونی تو، پناهبردن به پروردگار است. در سایۀ لطف پروردگار میتوانی از مدد الهی بهره بگیری و بر نقائص خود غلبه کنی. اگر شناخت و فهم تو از جهان هستی و قوانین آن به حد اعلا برسد، باز هم دچار سرگردانی خواهی بود، مگر اینکه با یقین کامل به پدیدهها بنگری و بدانی که هر چه تو را با جهان پیوند میدهد، در سایۀ وحدت و یگانگی به ظهور میرسد.
اگر در تاریکترین نقاط روحت جستجو کنی ، باز هم اشعههای تابان حقیقت را خواهی دید. حقایق تغییرناپذیرند. راه رسیدن به کمال، روشن و تابان است. فقط مسیرهای رسیدن به آن، متفاوت است. زمان آن رسیده که به دانستههای خود عمق و جلای بیشتری ببخشی و نادانستههایت را جبران نمایی. زیرا رهروی، بدون شناخت قوانین هستی وایمان به آن امکانپذیر نمیباشد. راه تو پر از فراز و نشیب است ولی باید با همدلی با انسانهای دیگر به وارستگی برسی. همچنین باید تا اعماق جانت به آگاهی و روشنایی برسی و این امکانپذیر نمیباشد مگر اینکه به وحدانیت برسی. در سایۀ وحدت و عشق میتوان طریق تکامل را پیمود و به دروازههای روشن آگاهی و روشنبینی دست یافت.
خدا را دریابید
همانا انسان برترین مخلوقات خداوند است. خداوند او را آفرید تا خلیفه ای باشد برای او در روی زمین و نشانه ای آشکار از نهایت آفرینندگی اش. پس او را بیافرید و به او از قدرتهای خودش بخشید. به او آموخت که در جهت آفرینندگی رو به سوی کمال آورد و بداند که خداوند در منتهای بخشندگی خود وی را جانشین خود قرار داده است.
اما انسان هرگز تا بدین حد ناسپاس نبوده است. سپاسگزار حق باشید تا رحمت الهی را دریابید. اگر شما را به حال خود رها کند، همانا در گمراهی آشکار به سر خواهید برد. بدانید و آگاه باشید که تنها راه پرستش حق، گذشتن از جادۀ کمال است. «خدا را دریابید»، هر نشانۀ آشکاری بر وجود خداوند را به کار گیرید تا راهنمای شما باشد به سوی ابدیت.
بدانید|: چون برای دریافت حقیقت دچار مشکل شدید، در تنگنای کوته فکریها خودرا دچار مشکل نسازید. بلکه به پروردگار رو آورید،از او مدد جوئید، در او پناه گیرید و بدانید که پروردگار حامی شماست.
خداوند همواره انسانها را پناه داده است و آنها را راهنمایی کرده است. گمراهی انسانها، نشانۀ آشکاری از دور شدن از معنویات و حقایق است. هر چه به این کجروی ادامه دهید، راه بقا برای شما سخت تر خواهد بود. برای رسیدن به وصل پروردگارتان باید که از خود بگذرید. از خود گذشتگی شما، همانا موانع را از سر راه شما بر می دارد و شما را هدایت میکند.
اینک که حقایق را دریافته اید، بدانید و آگاه باشید که زیبنده ترین حیات ممکن بر روی زمین همانا، زندگی توأم با عشق و وحدانیت خداوند است.
چنانچه در این راه گام بگذارید، خداوند شما را مدد خواهد کرد و به شما راه هدایت را نشان خواهد داد. پیوسته جستجوگر خدا باشید و از هر چه غیر دوست دوری گزینید و بدانید که نهایت حیات جاودان شما، پیوستن به پروردگارتان است.
فراسو
انسانها را به دیدۀ جلوهای از پروردگار نگریستن، تنها به اندیشۀ آن و گفتار آن میسّر نمیشود، برای انجام این کار باید به فراسو بنگری. به هر چیزی به فراسوی آن نگاه کن. به اتّفاقات، انسانها، تصاویر. در فراسوی بعد زمان و مکان و فراسوی ظاهر مادّی هر چیز، حقیقت عمیقی نهفته است.
به حقایق بنگر. برای پی بردن به حقیقت هر چیزی آن را در دو بعد بببین. بعد ظاهر و بعد باطن. برای دیدن بعد باطن، خودت را جای هر کسی قرار بده و با این کار، روح خدایی و حقیقت آن فرد را احساس کن.