قنوت
ذکر ربّنا چون بر تو آید، خداوند را یاد میکنی و چون او را تسبیح کنی و از هر پیرایهای منزّه بدانی، براستی دروازهای از بهشت را به روی خود گشودهای. چون خداوند را تسبیح گویی و او را با ذکر سبحان یاد کنی، میآموزی که پروردگارت از هرآنچه که شما او را وصف میکنید، پاک و پیراسته است. و چون خداوند را بدون پیرایه بشناسید، در مقام خلیفةالّلهی، خود نیز از هر گونه توصیفی مبرّا بوده و در کل حل خواهید شد.
با تسبیح ربّ جلیل میآموزید، خداوندی را بستائید که با تصوّرات و آموختههای شما، از پروردگار بیگانه بوده و برای ذات احدیّت، مقام یکتایی و بیهمتایی قائل میشوید.
چون خدا را میستائید و با نامهایش او را میخوانید، اصوات ستایش شما در کلّ کائنات، منعکس شده، جهانها را درنوردیده، بعد لامکان و لازمان را طی کرده و سرانجام به خود شما بازگشت نموده ، وجود شما را جلا داده و قلبتان را به تجلّی ذات حق، متجلّی خواهد ساخت.
پس آنچه شما را به خدا نزدیک میکند، خلوص نیّت ، میل باطنی به ستایش او و ذکر قلبی شماست که راهی به سوی او گشوده و سرانجام خدا را درخواهید یافت.
دعا
پروردگار ما یگانه و بی همتاست. بخشندگی وی را حد و مرزی نیست. هر آنچه اراده کند، همان خواهد شد. درخواست بندگان از پروردگار، نشانهای از توجّه آنان، به ذات احدیّت است. خداوند درخواست کنندگان از درگاهش را دوست دارد و میداند که چنانچه بندهای رو به سوی او آورد و از غیر دوست چیزی طلب نکند، منشأ حیات را جستجو کرده است.
زیرا پروردگار یکتا در نهاد شما جاریست. او شما را تنها نمیگذارد، در هر نشستن و برخاستن، در هر نفس کشیدن و در هر دم حیات شما جاریست. اگر رو به سوی پروردگار کنید و از غیر خدا چیزی طلب نکنید، همانا پروردگارتان، شما را پاداش خواهد داد. پاداش شما، جواب دعاهای شماست. پروردگار شما شنوا و بیناست، درخواست شما را میشنود و اجابت میکند.
تنها خداست که از دلها آگاه است. راه مینماید و هدایت میکند و شما را به بهشت جاودانی رهنمون میشود.
چرا وعدۀ حوریان بهشتی؟
در هنگامی که به آن درجه از آگاهی رسیده باشید، که کلیۀ لذّات جسمانی برای شما معنی و مفهومی نداشته باشد، آنگاه بسیاری از پردهها برای شما کنار رفته و از بسیاری از رموز خلقت آگاه خواهید شد و خواهید دانست که خداوند هر گاه بشری را وعدهای میدهد، این وعده بر اساس نیازهای فعلی وی قابل توضیح میباشد و برای او انسانی جدید با نیازهای جدید، قابل درک نیست.
پس چنانچه به مراتب بالای تکامل برسید، شما را نیازی به لذّات جسمانی نبوده و از مراتب بالاتری ازآگاهی برخوردار خواهید بود، در آنجا کلیۀ انسانها تن واحده بوده و بین زن و مرد اختلافی وجود ندارد. ولی در مراتب پایینتر که هنوز به درجات بالای آگاهی نرسیدهاید، برای درک وحدت نیاز به همراهی دارید، پس شما را وعده به همراهانی داده است، که شما را در این مسیر همراهی کنند.
اگر خداوند شما را وعدهای میدهد، به دلیل نیازهای شماست. درک انسانها بر اساس نیازهای آنان است، پس با توجه به درک کلّی که از کلّ هستی دارید، زندگی جاودان را برای شما ترسیم نمودهاست. ترسیمی از بالاترین توصیفی که میتواند انسانها را دلگرم به ادامۀ راه تکامل نماید.
اگر شما را وعده به بهشت برین و لذّات جسمانی داده، بدین جهت است که خداوند میداند، انسانها تا زمانی که بر روی زمین زندگی میکنند، تنها قادر به درک لذّات جسمانی بوده و از درک آنچه که برایشان مهیّا نموده است، عاجزند. مگر شمار اندکی از انسانها که به مأموریّت الهی خویش واقف شده و حیات جاودان را درک میکنند.
چرا وعدۀ بهشت و جهنّم؟
هنگامی که خداوند قرآن را نازل فرمود، آن را وسیلهای برای هدایت بندگان به سوی خویش و برای نجات از گمراهی و آشکار شدن حق و حقیقت قرار داد. هر گاه انسانی هدایتی از پروردگارش خواسته است، به کتابهای آسمانی مراجعه نموده و به این ترتیب راه درست زیستن را از پروردگار خویش آموخته است.
اگر حقیقت را طالبی، بدان و آگاه باش که حقایق تنها نزد خداوند است. این که نمیدانی چه چیز درست و چه چیز غلط است و چه چیزهایی را باید بپذیری و از پذیرفتن چه چیزهایی امتناع کنی، میتواند برای تو تضادآفرین و مشکلساز باشد.
اما بدان که خداوند انسان را آفرید و برای هدایت او راهنمایانی گسیل داشت و بعضی از این راهنمایان را کتابهای آسمانی است که قوانین مدون پروردگار را به بشرابلاغ و او را به راه راست هدایت میکنند. از میان پیامبران آنها که حامل کتابهای آسمانی هستند، نزد پروردگارشان مقرّبترند. کتابهای آسمانی حامل پیام وحی بوده و قوانینی را برای زندگی بشر ابلاغ میکنند.
آنچه تو را در این زمان رهنمون میشود، این است که همچنانکه به کتب آسمانی مراجعه میکنی و از آنها هدایت میجویی، ممکن است بعضی از مطالب آنها را مطابق با خواستهها و ایدههای خود نیابی و در نتیجه در درون خود با آموختهها و باورهایت تضاد احساس کرده و خود را معلّق بین باورها احساس کنی. اما بدان و آگاه باش که خداوند بخشنده و مهربان است، بشر را به جهت خلیفةاللّهی آفریده، آغوش پروردگار به روی همۀ شما انسانها باز است و شما را به سوی خود میخواند.
تعدادی از انسانها نمیتوانند بخشش خداوند را درک نموده و از آن به عنوان وسیلهای برای مقاصد غیرانسانی استفاده میکنند و در بخشش خداوند، آزادی، برای رسیدن به همۀ اهداف و امیال نفسانی میجویند و خود را رها و فارغ از مسئولیت احساس میکنند.
بنابراین، آنچه آنها را راه مینماید، بیم و انذار است.آیا اندیشیدهای، چه تعداد انسانها، زندگیهایشان را با کژاندیشی و نادرستی هدر داده و عمر خود را تباه نمودهاند؟ آیا برای هدایت آنان، وسیلهای بهتر از بیم و انذار وجود دارد؟
اگر همۀ انسانها نفسپرستی را رها کرده و تنها دل به بخشش خداوند میسپردند، چه نیازی به بیم و انذار وجود داشت؟