حدیث آشنا

راه کمال

حدیث آشنا

راه کمال

جسم و روح

جسم و روح


خاستگاه جسم و روح چیست؟ آیا روح از جسم جداست؟


خدا کلمه بود و کلمه خدا بود. هو یا Hu اولین صوت و اولین ارتعاش هستی بود. انسان یا Human، از بطن این ارتعاش شکل گرفت، زاده شد، موجود شد، هستی یافت و آنگاه که به زمین سقوط کرد، با عناصر مادّی شکل فیزیکی به خود گرفت تا بتواند در دنیای مادّه تجربه بیندوزد. 

جسم انسانی، شکل فیزیکی و نماد جسمانی آن ارتعاش روحانی است. آنچه اصالت دارد، ماندگار است، نامیراست و همیشه جاودان، آن ارتعاش اولیه است و آن قسمتی که برای کسب تجربه​ های مادّی طراحی شده، ناپایدار، میرنده و آسیب​ پذیر است، جسم فانی است.

مهم نیست که این جسم فانی را چگونه ببینیم. از چه زاویه​ ای به آن بنگریم یا بر آن چه نامی بنهیم، مهم این است که همواره به یاد داشته باشیم، جسم مرکب است، معبد است، خانه ناپایدار روح والاست و آنچه نامیرا، جاودان و پاینده است، بخش هستی​ بخش و تعالی​ بخش انسان یا همان ارتعاش مقدّس است. (789)

رهایی از دلبستگی

رهایی از دلبستگی


مالی را که از راه حلال بدست می‌آورید، بهتر آن است که با مستمندان تقسیم نموده و به این ترتیب برای خود خیر و برکت دنیا و صلاح آخرت فراهم نمائید. اگر نیازمندی به شما رو آورد، او را حمایت نموده و با نام و یاد خداوند او را بی‌نیاز سازید و بدانید که خداوند شنوا و بیناست. 217

پس بدانید که آنچه شما را به دنیا وابسته می‌کند، برای شما مانع کمال محسوب شده و باید سعی در وارستگی و رهایی از دلبستگیها نمائید، که این برای شما بهتر ست.

مقدار مالی را که به نیازمندان می‌پردازید، بسته به انتخاب شماست. پس هر چه در توان دارید، در جهت خیر و نیکی بکوشید و برای پرداخت آن بین بندگان خداوند تفاوت قائل نباشید.

خداوند شنوا و بیناست.


توحید

توحید


 توحید، یعنی وحدت. یعنی یکی شدن. یعنی نیست شدن، فنا شدن، حل شدن در ذات یگانۀ بی‌همتا. یعنی جز او نیست و او تنها حقیقت واحد در کلّ هستی است و هر چه هست، از اوست و جز او آنچه هست، تنها پندار است.

هر چه می‌پندارید، هر چه می‌بینید و هر چه برایتان قابل رؤیت نیست، در بعد زمان و مکان تفسیر پیدا می‌کنند. در فراسوی ابعادی و خارج از حیطۀ زمان ومکان به یکی بودن و یکتا بودن ذات احدیّت پی خواهید برد.

پندارها را درجه‌بندی نکنید. آنچه پندار است، تنها پندار است. خارج از چهارچوب ابعاد، پندارها یکسانند ولی هنگامی که درچهاچوب ابعاد و حیطۀ زمان و مکان هستید، پندارها یکسان نیستند بلکه تقدّس آنها، شأن آنها و کرامت آنها با هم تفاوت دارد.

پس تلاش کنید، در حیطۀ ابعاد به خدایتان نزدیک شوید تا بتوانید زودتر و بهتر بی‌زمانی و بی‌مکانی را دریافته و از رنج پندار بودن و پندار دیدن رهایی یابید. 714

 

نقش دین در کمال

نقش دین در کمال


دینها همواره طریق بهتر زیستن و خدایی زیستن و راه به کمال رسیدن را به انسان نشان داده‌اند ولی اینکه  آیا دین به تنهایی برای طیّ طریق و پیمودن منازل کافی است یا نه، بستگی دارد که به آن چگونه بنگری. اگر به دین  از این دیدگاه بنگری که تنها یک سری دستورات  و آئینها برای بخشهای مختلف زندگی باشد، نه نمی‌تواند تو را برای طیّ منازل همراهی کند بلکه می‌تواند زندگی سالمتر و هموارتری را به تو هدیه کند.

ولی اگر دین، عشق، گذشت و فداکاری و زندگی توأم با عشق را به تو بیاموزد و تو بتوانی در تمام مراحل زندگی عشق را سرلوحۀ کلیۀ اعمالت قرار دهی، کاری اساسی و عمده انجام داده‌ای و بیشتر مسیر را پیموده‌ای. و آنگاه اوست که هدایت‌کننده است و تو را راهنما خواهد بود. 682


دروازۀ سعادت جاودانی

دروازۀ سعادت جاودانی


خداوند،  تو را هدایت می کند به سوی راهی که در آن بازگشت وجود ندارد. به یاد داشته باش زندگی بدون مرگ، همانا مردن تدریجی است. برای شناختن مرگ باید رو به سوی خدا کنی وبدانی که بزودی در جوار حق خواهی بود. هر چه به مرگ نزدیکتر می شوی، زندگی باید برایت ساده و بدون هیچ دلبستگی باشد. در نهاد انسان ترس از مرگ نهفته است ولی انسان باید بداند که مرگ، راه ورود به زندگی سعادتمندانه است.

 برای شناختن مرگ کافی است که زندگی را درست بشناسی، زندگی سرابی است گذرا. خداوند، تو را در قفس تن نگه داشته است تا آزمونی باشد برای تو.

دنیابازیچه است. اگر به دنیا، به چشم بازیچه ای نگاه کنی و درک کنی که هر چه به آن دلبسته شوی ماندگار نیست و اگر بدانی که هر چیز در دنیا تنها وسیله آزمون توست، آنگاه سعی خواهی کرد از این آزمون سر بلند بیرون آیی. دلبستگیهایت را کم کنی و تنها به پروردگارت عشق بورزی.

بدان  و آگاه باش: خداوند، مرگ را دروازۀ سعادت جاودانی قرار داد. رهایی از قفس تن تو را قادر به پرواز عاشقانه ات به منتهای جاودانگی می کند. مرگ را در آغوش بگیر! همچون مادری که دلتنگ فرزند گم شده اش می باشد.

مرگ خوشبختی واقعی است. اگر ما انسانها می دانستیم که با مرگ فارغ از دلبستگیها، به چه سعادتی دست می یابیم، در زندگی زبون و حقیر رفتار نمی کردیم، خود را به خدا می سپردیم و شهامت رویارویی با مرگ را داشتیم.

انسان هرگز نتوانسته است سراب زندگی را درک کند به جز انسانهای خداگونه که سعادت حقیقی را دریافتند و به استقبال مرگ شتافتند.

اگر میخواهی مرگ را با قلب خود درک کنی، کافیست به زندگی چون سراب بنگری، تنها سراب. رنگارنگ و غیر واقعی. نگاهت را تغییر ده. بگذار نگاهت به زندگی، چون نگاه عارفان باشد. کسانی که به درک حقیقت رسیده اند، هرگز از مرگ نهراسیده اند.

 اینک زندگی جاودان در انتظار توست، تو را فرا می خواند و نوید سعادت جاودانی میدهد. بشتاب به سوی آزادگی که خداوند همواره یار عاشقان است. خداوند جان می بخشد و می میراند،پس مردن عاشقانه را انتخاب کن که عشق، تنها راه سعادت است. 91


بهشت و جهنّم

بهشت و جهنّم


هنگامی که خداوند قرآن را نازل نمود، آن را وسیلهای برای هدایت بندگان به سوی خویش و برای نجات از گمراهی و آشکار شدن حق و حقیقت قرار داد. هر گاه انسانی هدایتی از پروردگارش خواسته است، به کتابهای آسمانی مراجعه نموده و به این ترتیب راه درست زیستن را از پروردگار خویش آموخته است.

اگر حقیقت را طالبی، بدان و اگاه باش که حقایق تنها نزد خداوند است. این که نمیدانی چه چیز درست و چه چیز غلط است و چه چیزهایی را باید بپذیری و از پذیرفتن چه چیزهایی امتناع کنی، میتواند برای تو تضادآفرین و مشکلساز باشد.

اما بدان که خداوند انسان را آفرید و برای هدایت او راهنمایانی گسیل داشت و بعضی از این راهنمایان را کتابهای آسمانی است  که قوانین مدون پروردگار را به بشرابلاغ و او را به راه راست هدایت میکنند. از میان پیامبران آنها که حامل کتابهای آسمانی هستند، نزد پروردگارشان مقرّبترند. کتابهای آسمانی حامل پیام وحی بوده و قوانینی را برای زندگی بشر ابلاغ میکنند.

آنچه تو را در این زمان رهنمون میشود، این است که همچنانکه به کتب آسمانی مراجعه میکنی و از آنها هدایت میجویی، ممکن است بعضی از مطالب آنها را مطابق با خواستهها و ایدههای خود نیابی و در نتیجه در درون خود با آموختهها و باورهایت تضاد احساس کرده و خود را معلّق بین باورها احساس کنی. اما بدان و آگاه باش که خداوند بخشنده و مهربان است، بشر را به جهت خلیفةاللّهی آفریده، آغوش پروردگار به روی همۀ شما انسانها باز است و شما را به سوی خود میخواند.

تعدادی از انسانها نمیتوانند بخشش خداوند را درک نموده و از آن به عنوان وسیلهای برای مقاصد غیرانسانی استفاده میکنند و در بخشش خداوند، آزادی، برای رسیدن به همۀ اهداف و امیال نفسانی میجویند و خود را رها و فارغ از مسئولیت احساس میکنند.

بنابراین، آنچه آنها را راه مینماید، بیم و انذار است.آیا اندیشیدهای، چه تعداد انسانها، زندگیهایشان را با کژاندیشی و نادرستی هدر داده و عمر خود را تباه نمودهاند؟ آیا برای هدایت آنان، وسیلهای بهتر از بیم و انذار وجود دارد؟ اگر همۀ انسانها نفسپرستی را رها کرده و تنها دل به بخشش خداوند میسپردند، چه نیازی به بیم و انذار وجود داشت؟ 262


دلتنگ سجده ام

دلتنگ سجده ام


هر گاه خود را در محاصرۀ غم و اندوه می‌بینی، هر گاه خود را برای خلوت با پروردگارت دلتنگ احساس می‌کنی، هر گاه خود را مشتاق پروردگارت می‌یابی، به یاد داشته باش، خداوند حاضر و ناظر است.

آنگاه که خود را در مقابل خدایت به سجده می‌افکنی، تنها به او بیندیش، ذکرت را خالص کن، نام خداوند را با عشق و خلوص بر زبان بران و بدان که خداوند شنوا و بیناست. تو را می‌بیند و صدای تو را می‌شنود . پس هرگز به توهّم جدایی نیندیش که خداوند هرگز از بندگانش جدا نبوده است. 353


طالب خیر

طالب خیر


هر چه در راه رضای خدا انجام دهید، شما را به خداوند نزدیک‌تر کرده و برای شما، موجب شادی و نشاط و همدلی با سایر انسانها خواهد شد.

آنچنان زندگی کنید که نعمات پروردگار را تنها برای خود نخواسته و برای سایر انسانها نیز از آن سودی بجویید.

برای یکدیگر طالب خیر و نیکی بوده و در گزینشهایتان نیز، خیر یکدیگر را بجوئید.

آنچه را خداوند از نعمتها به شما بخشیده‌ است، از آن پلی برای نزدیک شدن به پروردگارتان بسازید.263


نیکی

نیکی


بدان: پروردگارت تو را به نیکی فرمان می‌دهد. نیکی چیست و در چه معیاری قابل پیاده شدن است. خداوند انسانها را یکسان آفریده، بین آنها بالاتر و پائین‌تر وپست‌تر و برتر وجود ندارد. موضعی به نام پائین و بالا نیست. فقط در هنگام تقسیم‌بندیهای اجتماعی‌تان موازینی دارید که رعایت آن موازین، کار شما را سهل‌تر و منظّم‌تر می‌کند. ولی در رابطه با خداوند، همۀ شما یکسان بوده و روابط شما بایستی تنها بر پایۀ نیکی و عشق استوار باشد.

بدان، عشق هرگز بدون پاسخ نمی‌ماند. به شرطی که آن را خالصانه و بدون چشمداشت و بدون احساس برتری هدیه کنی. خداوند شما را می‌آزماید. بر آزمایش خداوند درسی است که باید بیاموزی.

پس بدان: آنچه تو انتخاب کنی و بدان عمل کنی، نشانه‌ای از تمامیّت تو در آن لحظه است. تلاش کن لحظه‌هایت را از عشق سرشار کرده و با آگاهی گام برداری وهرگز هیچ انسانی را نیازرده و او را ناامید نسازی تا بتوانی از برکاتی که تو را در برگرفته، بهره‌مند شوی.458


مهرورزی

مهرورزی


رأفت و مهربانی از قلب شما ناشی می‌شود. چون بیاموزید، قلبتان را گسترش داده و عشق همۀ مخلوقات را در آن جای دهید، البتّه مهرورزی را خواهید آموخت. 

برای گسترش قلبتان کافی است هنگامی که بر سر دوراهی قرار می‌گیرید، راه عشق را برگزینید. عشق بدون قیدو شرط، بدون چشمداشت و بدون خودخواهی و کینه. 

آنگاه قلب شما گسترش پیدا کرده و به هدف خود دست خواهید یافت. 565


سرمشق

سرمشق


بدان خداوند یگانۀ بی‌همتا، همواره هدایتگر بندگان خویش بوده و شما را نیز تا حدّ معیّنی وظیفه‌ای است. آنچنان عمل کنید که برای دیگران آموزنده بوده، شما را سرمشق خویش قرار دهند.

مجادله کردن، به گمراهی انجامیده و گمراهان را بر خطای خویش پافشارتر کرده و آنها به اصرار بر خطای خویش باقی می‌مانند.

بدانید: بهترین راه هدایت انسانها ، عمل کردن به قوانین الهی و بر آن راه، پایداری نمودن است. چنانچه هر مانع و مشکلی که در مسیر شما قرار گیرد، با صبر و پایداری بر مواضع خویش اصرار ورزیده و با اعمال صالح خویش، سایر انسانها را راهنما باشید. 468


شور و اشتیاق

شور و اشتیاق


بدان و آگاه باش: آنکه تو را هدایت نموده، قادر است، همواره کمک و راهنمای تو باشد ولی تو خود باید مسیر خود را پیدا نموده و همراه با اشتیاق و شور آن را ادامه دهی.

بدان: هر کس که از پروردگارش فاصله بگیرد، بی‌شک در ضلالت و گمراهی به سر می‌برد.

بدان: آنگاه که هر از چند گاهی رو به سوی خدا می‌کنی، در بی‌خبری به سر برده و از هدایت پروردگار محروم می‌مانی.

بدان: هر چه تو را به دوست پیوند دهد، به کار گیری و از مواهب خود را محروم نسازی.

بدان: انسانها، آنگاه که به هدایت نیازمندند، همواره خدایشان را می‌خوانند و خداوند البتّه بهترین پاسخگوست. رهروی تنها با پیمودن راه نیست. بلکه بایستی راه را هوشیارانه و با تیز‌هوشی بپیمایی. باید از هر لحظه استفاده کرده و بیهوده زمانت را هدر ندهی.

بدان: آنگاه که لحظه‌های ارزشمندت را هدر داده و از آن پلی به سوی پروردگار نمی‌سازی، خود را در بی‌خبری افکنده و از مواهب محروم می‌مانی.

بدان: عشق را جستجو کردن، بهترین طریق پیمودن راه است. پس همواره در جستجوی عشق باش که عشق بهترین مرکب، برای رهروان راه دوست است.406


ندای قلبی

ندای قلبی


خدا را بخوان. همواره به یاد خدا باش. آنگاه که ندای قلبی تو، تو را فرمانی می‌دهد، به آن گوش فراده. آن ندای خداست. به گوش جان بشنو و اگر اطاعت کنی، بی‌شک قدمی به سوی پروردگار برداشته‌ای.

565

عشق بورز

عشق بورز


هر انسانی را نیازمند کمک یافتی، او را بر خود مقدّم دار. این شعار تو باشد. اگر کسی نیازمند هدایت و راهنمایی است، از او دریغ مدار. اگر انسانی نیازمند توجّه مالی و بذل عنایت توست، در کمال عشق و اخلاص، آن را تقدیم کن.

بدان که انسانها همواره نیازمند یکدیگرند. نیازهای آنان گسترده و بی‌حد است. اگر رفع نیاز انسانی، به او کمک کرده و به رشد و تعالی تو کمک می‌کند، همواره پیشقدم شده و برای کمک به دیگران سبقت بجوی. در هنگام اجرای فرمان پروردگار، خدا را بر همه چیز مقدّم بدار و بدان که توجّه کردن به مسائل فرعی، تو را از خداوند دور کرده و برای تو مانع کمال محسوب می‌شود.

بیاموز، عشق‌ورزیدن، بایستی همه جانبه و برای همۀ انسانها باشد. اگر انسانی را مانع عشق‌ورزیدن به دیگری یافتی، برای آنان تقدّم و تأخّر قائل نشو، بلکه به نیازها توجّه کن. ببین، در هر مرحله هر کسی چه نیازی دارد و تا چه حد نیاز او برایش حیاتی بوده و برایش اهمّیت دارد. پس با توجه به نیازها و اهمّیت آنها و بدون توجّه به وابستگیها، عشق بورز. 448


هر آئینی

هر آئینی 


خدا را بخوان. آنگاه که خدا را می‌خوانی، او با توست، از تو محافظت می‌کند، قلبت را جلا می‌بخشد و تو را از شیطان محفوظ می‌دارد.

خدا را بخوان. آنگاه که خدا را می‌خوانی، هر‌آنچه تو را از او دور می‌کند، از تو دور خواهد شد و آنچه تو را به او نزدیک می‌کند، تو را مزیّن خواهد ساخت.

خدا را بخوان. آنگاه که خدا را می‌خوانی، هرگز از دوری او رنجور نخواهی بود، قلبت به نور الهی متجلّی شده و صفای باطن خواهی یافت.

هرگز از خدا دور مباش. لحظه‌ای از پروردگارت منفک و جدا مباش. او را به هر نامی که بخوانی، به هر زبانی، به هر آئینی، تنها به به یاد او باش. با او باش و لحظه‌ای از یاد او غافل نباش. 589