نفس
نفس انسان جایگاه امیال و آرزوهاست . اگر در خلقت انسان نظر کنی، خداوند انسان را در سه مرحله آفرید: در مرحلۀ اوّل او را از گل سرشت. سرشت خاکی انسان، او را فرمان به حفاظت از خود و پایداری در مقابل میرندگی و میل به جاودانگی میدهد. اگر انسان را از این بعد بنگریم، انسان موجودی است چون سایر حیوانات. تنها هدف وی تنازع بقا و میل به زیستن و فرار ازمرگ است.
اما انسان جایگاهی بسیار والاتر از سایر موجودات کرۀ خاکی دارد . روح خدایی انسان او را به معبودش پیوند میدهد. پیوند آسمانی شما انسانها، برتری شما نسبت به کلّ هستی است.
آنچه شما را از نفس میرهاند، جان لایتناهی است. اگر انسان تنها جان شود و چیره بر هوای نفس، آنگاه نفس، چون مرکبی در خدمت او خواهد بود.
جان جانان، پیوندی ناگسستنی با جان یکایک شما دارد و از این مرتبه است که خدا را درخواهید یافت.
بیاموزید، نفس را به خدمت کمال آورده و از خور و خواب مرکبی برای وصل دوست بسازید، که این برای شما بهتر است، اگر میدانستید.
)مرحلۀ اوّل آفرینش انسان، جسم خاکی و بعد زمینی اوست. مرحلۀ دوّم، مرحلهای است که شما را از سایر حیوانات جداو مجزّا میکند. شعور و ذهن پویای انسان، دوّمین عطیّۀ خداوند به اوست و سوّمین مرحله: (نفخت فیه من روحی) یعنی بعد جاودانگی و پیوند همیشگی او با ذات یگانۀ هستی است.) 371