سپاس
« من لم یشکرالمخلوق، لم یشکرالخالق »
سپاس پروردگاری که مرا آفرید، به من عشق عطا فرمود، مرا در زمرۀ صالحان قرار داد و اینک همواره و پیوسته مرا مینگرد، حمایت میکند و در پناه امن خویش قرار میدهد و چون دل به او میسپارم، مرا از انوار الهی خویش بهرهمند و منوّر میکند.
سپاس خداوندی که راه روشن زیستن را به من نشان داد و چون راه او را دنبال میکنم همواره و پیوسته، مرا با حمایت و هدایت خویش بهرهمند میکند.
سپاس او را که هر که را به خود میخواند، از عشق خویش بهرهمند کرده و هر که دعوت او را پاسخ نگوید، بیشک او نیز همواره، از عشق الهی سرشار و لبریز خواهد بود.
سپاس تو را، که مرا با خود همراه کردهای. نام نیکی که از من بر زبانها راندهای، تنها شایستۀ توست و من از آن بهرهای، جز پیروی آنچه بدان امر فرمودهای، ندارم.
سپاس خداوندی که بر من میبخشاید، عفو میکند، خطا میپوشد و به من فرصت دوباره، برای جبران خسران آنچه به واسطۀ نادانیهایم انجام دادهام، خواهد داد.
پروردگاری که در ستایشش، خود را مییابم و با عبودیتش خود را به او نزدیک میسازم.
با من چه میکند؟ که من، تنها، عبد اویم و در نیستی و فناء، همۀ هستی را بازمییابم. 673
همین خوبه که با اینکه چشاتو روی من بستی
تو چندتا خاطره با من هنوزم مشترک هستی
واسه من کافیه اینکه تو از من خاطره داری
به یادشون که میفتی واسه من وقت می ذاری
همین خوبه که با اینکه سراغ از من نمی گیری
ولی تا حرف من می شه یه لحظه تو خودت می ری
mesle hamishe gashangh