رهایی از «خود»
بدانیم و آگاه باشیم: آن سان که ما میاندیشیم و عمل میکنیم، هرگز نخواهیم توانست، آنطور که شایسته است، با پروردگارمان ارتباط برقرار کنیم.
برای برقراری ارتباط با پروردگار، در درجۀ اوّل بایستی خود را زلال کنیم. برای زلال شدن باید از خود بگذریم. هنگامی که بر سر دوراهی قرار میگیریم، راهی را برگزینیم که تنها رضایت پروردگار در آن باشد.
بدانیم: پروردگار بندگانش را دوست دارد و هر که رضایت پروردگار را بجوید، بایستی در جهت رضایت بندگان خداوند گام بردارد. برای رضایت بندگان باید ببینیم، هر کس نیازمند چه چیزی است. بعضی انسانها نیازمند محبّت و توجّهند و برخی دیگر نیازهای مادّی دارند. گاهی نیازمند هدایت و زمانی محتاج عشقند.
پس بایستی با توجّه به نیاز انسانها، آنها را یاری نماییم. به هر انسانی به دیدۀ پلّهای که ما را به پروردگارمان میرساند و پلی که ما را به او پیوند میدهد، بنگریم. دراین صورت عشق را جستجو کرده و چه چیز بهتر از عشق، میتواند ما را به وصل دوست برساند؟
خداوند ما را به خود میخواند. خود را از عشق لبریز سازیم. هنگامی که خدا راجستجو میکنیم، بدانیم که او هم مشتاق ماست. ولی برای رسیدن به او باید از موانع بگذریم. موانع را از میان برداریم و تنها برای خدا زندگی کنیم. خود را از «خود» خالی کنیم. از غرور و تکبّر دست برداریم و منیّتهایتهایمان را به فراموشی بسپاریم. آنگاه پروردگار را درک کرده و به او خواهیم پیوست.
بشتابیم! که خداوند همواره مشتاق بندگان شایستۀ خویش است. از هر چه او را از ما جدا میکند، بگذریم و از آنچه او را به ما پیوند میدهد، استقبال کنیم.420