موهبت حیات
هرگز مپندارید، زندگانی دنیا، جاودانه و بدون حدّ ومرز است. بلکه همواره به یاد داشته باشید، مدّت کوتاهی بر روی زمین زندگی کرده و موهبت حیات، تنها برای گرفتن درسی و از سرگذراندن تجربههایی است.
درسها را بیاموزید. خود را محصور نسازید. هنگامی که تجربۀ جدیدی در مسیر شما قرار میگیرد، از آن فرار نکنید. تجربهها شما را ارتقاء داده و در مسیر کمال به پیش میراند.
بدانید: راه پیوستن به خدا، پر نشیب و فراز بوده و همواره با رنجها و حرمانهایی همراه است. از آنها پلی برای وصل پروردگار بسازید. آنها را انکار نکنید و همواره به یاد داشته باشید، در هر حادثهای حکمتی است که شما را بر آن آگاهی نیست.
لذّت بخشش
عشق را سرلوحۀ همۀ افکار، گفتار و کارهایت قرار بده. بگذار، عشق تعیین کننده باشد. آنگاه بخشش و گذشت، مهربانی، دست و دلبازی و هر چه که تو به آن نیازمندی، به دنبال آن خواهد آمد.
آنگاه از هر بخششی شادمان خواهی بود. قلبت سبک شده و جلا خواهد یافت و در پی آزاری دیگر و بخششی دیگر خواهی بود، نه فرار از موقعیّتها. بلکه به استقبال آن موقعیتهایی خواهی رفت که برایت آزاردهنده باشد تا لذّت بخشش پس از آن را تجربه کنی.
حیوانات خانگی
حیوانات خانگی شما، چون قسمتی از خانوادۀ شمایند. آنها را به دیدۀ مایملک خود نگاه نکنید بلکه همواره به آنان چون کودکانی که نیاز به حمایت و توجّه شما دارند، بنگرید.
سود و زیان
نیّات شما بر هر چیز مقدّم است. چون به نیّتی کاری را انجام میدهید، خداوند از نیّات شما آگاه است و بنا بر نیّات شما، شما را ارتقاء خواهد داد. ولی توجّه داشته باشید که نیّتهای انسانها با هم تفاوت میکند.
هر گاه کار خیری را به نیّت خیری انجام دهید، ببینید، چه کسی از آن سود میبرد. اگر سودی که نصیب کسی میشود، باعث جاری شدن انرژی مثبتی در کلّ هستی باشد، البتّه شما را نیز از آن نصیبی است ولی اگر علیرغم نیّت خیر شما، افرادی از آن سود، متضرّر شوند، شما نیز در آن شریک خواهید بود.
تشعشع عشق
آنچه را با عشق انجام میدهید، قطعاً تشعشعات زیبای خود را در هستی جاری خواهد ساخت و آنانکه این تشعشعات را دریافت کنند، پاسخ مناسب خواهند داد.
بیشک در پس هر رفتاری و هر کلامی، تشعشعی وجود دارد. اگر رفتار یا کلامی داشتهاید که در ورای آن خودخواهی، خودمحوری و عدم عشق بوده، میتوانید غمگین و نادم باشید.
همواره به یاد داشته باشید که ظاهر کلام یا رفتار، اهمِّیت چندانی ندارد بلکه تشعشعی را که با آن صادر میکنید، به مراتب بااهمّیتتر است.
بهترین راه
آنچه را انجام دهید، علاوه بر اینکه بر روی طرف مقابل شما تاًثیری خواهد داشت، بر روی خود شما نیز مؤثّر خواهد بود.
اگر رفتارهای شما بتواند، درد و رنج دیگران را زایل کند، البتّه به صعود شما کمک خواهد کرد و برعکس، هر گاه انسانی را میرنجانید و برایتان اهمّیتی ندارد، باعث نزول شما خواهد شد. اگر بتوانید، بدون صدمه زدن به خودتان و دیگران رفتار خداپسندانهای داشته باشید، البتّه بهترین راه را برگزیدهاید.
خیر بیماری
خیر بیماری و ناتوانی در تنزّل خودخواهیها، کبر و ریا، برای فرد بیمار و نثار عشق بدون قید و شرط، برای اطرافیان بیمار میباشد.
هنگامی که از فردی ناتوان دستگیری میکنید، میآموزید، بدون انتظار و چشمداشت و پاداش، تنها به نیّت قرب به دوست، عشق بورزید که این بزرگترین درس زندگی است. هر قدر این درس برای شما تکرار شود، نتایج عالیتری در پی خواهد داشت.
معیار عشق
میدانید اگربخواهید راه عشق را برگزینید، باید چه کنید؟
بدانید: برای عشقورزیدن، معیار و ملاک مشخّصی وجود ندارد. تنها آنگاه که انسانی را نیازمند کمک میبینید، صرفنظر از اینکه او چه میکند، چه کرده و چه ایدههایی دارد، تنها با نیّت قرب به دوست، بهترین کار ممکن را برای او انجام دهید و در همه حال خدا را به یاد داشته باشید.
برترین انرژی
عشق چیست؟ آن نیروی نهانی که از عمیقترین لایههای وجودی برمیخیزد. قلب را سرشار میکند. میجوشد. فوران میکند و تو را به وجد میآورد. کدامین نیرو میتواند با آن برابری کند. نیرویی که تو را سرشار از زندگی، سرشار از بودن و لبریز از شوق میکند.
آیا شهامت آن را داری که از این نیروی زندگیبخش سرشار باشی؟ آیا تحمّل وجد و سرور آن را داری؟
اگر پروردگار عالمیان این برترین انرژی را به تو بخشیده، ظرف وجودی تو آن عظمتی را دارا هست که تاب تحمّل آن را داشته باشد. بار امانتی است که تنها تو لایق بر دوش کشیدن آنی. پس شادمان باش و خداوند را برای این شایستگی، ستایش کن که سپاسگزاری این نعمت، راه را برای رحمتهای بیکران خداوند هموار خواهد کرد.
سفر کوتاه
بدان و آگاه باش: انسانها بر روی زمین مسافرانیاند، که برای اقامت کوتاهمدّت فرستاده شدهاند. چنانچه بیاموزید، از این سفر حدّاکثر بهره را ببرید، البتّه سود سرشاری نصیب شما خواهد شد.
خداوند برای شما حیات جاودانه مهیّا نموده است. به سوی جاودانگی بشتابید و همواره رو به سوی او کنید که او بهترین راهنما و هدایتکننده است.
خداوند همواره با توست. اگر میخواهی، او را بهتر احساس کنی، همواره او را صدا کن. به او بیندیش. به او بنگر. با او باش. تا بتوانی همواره او را احساس کرده ونزدیک بودن خداوند به خودت را لمس کنی.
بهترین قاضی
توجّه به این نکته ضروری است که زندگی دنیایی را برای گرفتن درسی و از سر گذراندن تجربههایی پشت سر میگذارید. درسها، شما را ارتقاء داده و به پروردگارتان نزدیکتر میکند. هنگامی که درسی را میآموزید، آن را به کار گیرید و از آن غافل نباشید.
درسی که باید بیاموزید، این است که چون انسانی را قضاوت میکنید، در قضاوتهایتان، خودتان را مبنا قرار داده و او را نسبت به خودتان میسنجید.
چگونه میتوانید، دیگران را تنها نسبت به خودتان قضاوت کنید در حالی که خود نیز در دنیایی از ابهام به سر میبرید؟ هنگامی که پردهها برای شما کنار روند، خواهید دید که معیار قضاوت تنها خداست و خداوند بهترین قاضی است.
آرمان
نیّات شما بر هر چیز مقدّم است. آنگاه که به نیّتی، در راهی قدم میگذارید و قصد رسیدن به مقصدی را دارید، خداوند به نیّتهای شما توجّه میکند و با توجّه به آنچه در دل دارید، شما را یاری میرساند.
پس آنگاه که نتوانستهاید، نیّتهایتان را خالص کرده آرمانی را بپذیرید و آن را هدف اصلی خود قرار دهید، تلاشهای شما بیثمر مانده و تنها وقت خود را هدر دادهاید.
قبل ازهر چیز بایستی، آگاهی خود را توسعه داده، اهداف خود را ترسیم کرده، خواستههایتان را یک سو کنید و سپس در آن راه گام بردارید.
اعتیاد
بدان و آگاه باش: آنچه شما را از مبداً و سرچشمۀ اصلیتان دور میکند و در توهّم دنیا فرو میبرد، فرو بستن دیدهها، از همۀ زیبائیهای عالم درون و واقعی انگاشتن عالم برون است.
آنگاه که توهّمات را واقعی میپندارید و از آنچه حقیقت است، فاصله میگیرید، راه بازگشت به خانه را برای خودتان دشوار و ناهموار میکنید. در توهّم دنیا زیستن و حقیقت را به فراموشی سپردن، علّت اصلی درد و رنجهای شماست.
هر چه بیشتر در آن فروروید، درد و رنج بیشتری را احساس خواهید کرد. برای رهایی از رنجها و پیوستن به شادی بیپایان درونی، حقیقت را جستجو کنید که این بهترین طریق زیستن است.
دردهایی که به دست خودتان بوجود میآورید، رنجهایی که خود مایۀ اصلی آنها هستید، شما را هر چه بیشتر از حقیقت اصلیتان دور کرده و آشکار شدن آن را برای شما، بسیار دشوار خواهد کرد.
زمانی که به مواد اعتیادآورو توهّمزا پناه میبرید، در واقع به دنبال شادی و رهایی از رنج هستید، غافل از اینکه به این طریق، تنها دردی به دردهایتان اضافه میکنید. تنها طریق جستجوی شادی حقیقی، یافتن گنج درونی و پناه بردن به شادی بیپایان و عظیم و رهاییبخش حقیقت است.
چنانچه بیاموزید، طریق یافتن حقیقت و راه بازگشت به موطن اصلی خود را جستجو کنید، نه تنها از همۀ رنجها رهایی خواهید یافت بلکه به آن منبع شادی حقیقی، اتّصال خواهید یافت که شما را هرگز نیازی به هیچگونه تخدیر و خوشی کاذبی نخواهد بود.
موطن اصلی
بدان وآگاه باش: هنگامی که راهی معنوی را دنبال میکنید و قصد رسیدن به موطن اصلی خود را دارید، هرگز از آن برای آزار دیگران استفاده نکنید. هنگامی که خود را از سایرین جدا میپندارید، بین خود و آنها مرزبندی میکنید، آنها را حقیر میشمارید، گامی به عقب برداشتهاید.
یک رهرو هرگز در هیچ شرایطی، دلی را نمیآزارد. حتّی اگر وی را مستحق آزردن بداند. بلکه همواره در پی شاد کردن دلهاست.
گرگها
در راه عشق، لاشۀ گوسفند منفعل و بیجانی نباش که گرگها بر سرش ریختهاند تا هر کدام لقمهای برگیرند. مسیحائی باش که برای قطع وابستگی و تمرین بخشش از آنچه متعلّق به توست و برایش ارزش قائلی و به آن وابستهای، با اختیار خودت و برای رضای پروردگار ببخشی تا مصفّا شوی. نه از آنچه که دسترنج دیگران است و به رسم امانت به تو سپردهاند و تو ممکن است قدر آن را ندانی.
کمروئی و موضع ضعف داشتن موهبت نیست. اگر در موضع قدرت گذشت کنی، رشد خواهی کرد.
”