محرّم
آنگاه که انسانی به آن درجه از عشق و آگاهی میرسد که خالصانه و عاشقانه، همۀ وابستگیها، دلبستگیها و حتّی جان شیرین را در راه آرمانی مقدّس فدا میکند، ملکوت خشنود می شود. کائنات آذین بندی می کند. خداوند لبخند می زند و عاشقانه آغوش می گشاید.
چنین پروازی را سوگی نیست. ماتمی نیست. اشک و آهی نیست. بلکه تنها عشق است و شادی وصل.
ذات یگانۀ هستی
آنگاه که خود را به خدا میسپاری، آنگاه که از دنیا چشم میپوشی و آنگاه که، هرکه و هر چه که، تو را به دنیا پیوند میدهد، پشت سر میگذاری، تنها چیزی که باقی میماند، اوست، که ذات یگانۀ هستی است.
بدان: رهروی به آداب خاصّی به جاآوردن نیست، بلکه یک رهرو در درجۀ اوّل تنها به او میاندیشد، برای او زندگی میکند، برای او گام برمیدارد و برای رضای او کار میکند. راه رهروی، راه عاشقانه زیستن است. با عشق و با بذل عشق به همۀ هدفهایت دست خواهی یافت. برای عاشقانه زیستن، باید بدانی، آنچه که انجام میدهی، با هدف عشق به پروردگار و کسب رضایت او باشد.
بدان: رضایت پروردگار، در بخشش، نیکی و احسان است. پس اگربیاموزی عاشقانه نیکی کنی و احسان بورزی و تنها با یاد خداوند و عشق به او لحظههایت را سپری کنی، به هدف نهایی خود نزدیک شده و از زندگیات بهره خواهی برد.
هر کاری، هر فکری، هر کلامی، باید با عشق و با هدف دستیابی به رضایت پروردگار ، انجام شود تا بتواند تو را به ملکوت نزدیک سازد. خداوند همواره شما را به نیکی و احسان نسبت به یکدیگر فرمان داده است. پس در این طریق تلاش کن تا خدا را در درون خود بیابی.
از جان عزیزتر
آنگاه که عشق را جستجو میکنید، هر واژهای میتواند برای شما پیامآور صلح و دوستی باشد. بیشک راهی که شما را به مقصود میرساند، راهی خطیر و پرنشیب و فراز بوده و برای شما خالی از خطر نخواهد بود. رهیابی به خلوت دوست، مستلزم آن است که چون به حریم الهی پا میگذاری، از هر چه غیر دوست بریده و تنها برای خدا خالص و پاک شوی.
بیاموزید: چون خدا را میخوانید، او را با صفای باطن و از صمیم قلب بخوانید که بیشک شما را پاسخگو خواهد بود.
بیاموزید: همواره عشق را جستجو کنید که عاشقان را تا ملکوت پروردگار راهی نیست.
بدانید: رهروی از خود گذشتن و فنا کردن خود است، برای آنکه او را از جان عزیزتر میدانید. پس هرگز بی مدد دوست خواستهای نداشته باشید و خود را تنها برای او خالص و پاک کنید.