منتهای آفرینندگی
پروردگار تو بینهایت عظیم است. آسمانها و زمین را آفریده و آنها را در نهایت نظم قرار داده است. هرآنچه در آسمانها و زمین است، از آن اوست. او کردگار بینا و تواناست.
در لحظهای که ستایش پروردگار را انجام میدهی، به یاد داشته باش، خداوند غنی و بینیاز است. او میآفریند و جان میبخشد و تواناییهایش بیحدّ و حصر است. به هر موجودی بگوید، باش، بلافاصله موجود میشود. پس خلّاقیت از آن خداوند است و این خلّاقیت را در انسان به ودیعه گذاشته است تا بیافریند و با آفرینشهایش، خود را ثابت کند و بداند که هر چه در هر لحظه میآفریند، نمادی از موجودیت اوست که به واسطۀ آن تعریف میشود.
ذات احدیّت در یگانگی و بیهمتایی خود، انسان را خلیفۀ خود قرار داد و انسانی که بداند، جانشین خدا خواهد بود، بیشک در سیر الیالله، توانمند خواهد بود. چنین انسانی، مرگ را با آغوش باز استقبال خواهد کرد و میداند که در مرگ سعادت جاودانی نهفته است.
مرگ، آغاز راه است. پروازی است به سوی دوست. به ماوراء جهان هستی. در بینهایت عشق، منتهای آفرینندگی. اگر مرگ را بشناسی، زندگی برایت سهل و آسان میشود. در مرگ، سعادتی نهفته است که تنها انسانهای وارسته درک کردهاند. رهایی از قفس تن، برای پروازی به سوی بیانتها.